پامو گذاشتم رو کفشاش نگاشون کرد سرشو آورد بالا "کثیفش کرد
پامو گذاشتم رو کفشاش نگاشون کرد سرشو آورد بالا "کثیفش کردی کوتوله"فرار کردم اونم پشت سرم میدویید نمیتونست منو بگیره میخندیدم ومیگفتم "حقته تاتوباشی دیگه دیر نکنی"اونم میخندید میگفت "پیاده اومدم دیر کردم" وقتی دنبالم بود شالم افتاده بود دستمو کشید و وایسادم جلوش شروع کردم به زدنش و میگفتم "ولم کن میخوام برم" اونم میگفت "یه دقه وایسا نزن شالتو سرت کنم" وایسادم وچشمام با دستاش که شالمو درس میکرد دنبال کردم دستاشو گذاشت رو گوشامو پیشونیمو بوسید رهگذرا هم جوری نگامون میکردن انگار خیابون شهرمون تاحالا عاشق به خودش ندیده
چهرشو مظلوم کرد "بات قهرم ببین چکار کفشم کردی همین امروز خریدمش بیا بزار کفشاتو خاکی کنم تا دلم خنک شه" پاهامو آوردم جلو چشامو محکم بستم منتظر شدم پاهاشو رو کفشام حس کنم...خبری نشد...بازم توهمی انگار :):broken_heart:
#shim :)
چهرشو مظلوم کرد "بات قهرم ببین چکار کفشم کردی همین امروز خریدمش بیا بزار کفشاتو خاکی کنم تا دلم خنک شه" پاهامو آوردم جلو چشامو محکم بستم منتظر شدم پاهاشو رو کفشام حس کنم...خبری نشد...بازم توهمی انگار :):broken_heart:
#shim :)
۱.۹k
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.