ادامه تک پارتی عشق چیه پارت دومش

ادامه تک پارتی «عشق چیه» پارت دومش..


دونه‌های برف چسبیده شده به شیشه دجور خودنمایی می‌کرد
سوز سرما از بین درزهای پنجره به داخل کلاس می‌پیچید
نیمکت‌ها از شدت سرما سرد و یخ شده بودند
استاد فلسفه برگه‌های تک جزوه بچه‌ها رو روی میزش مرتب کرد و سرش رو بالا آورد
عینکش را روی صورتش صاف کرد و صورت تک به تک دانشجوهاش رو آنالیز کرد
آهی از سر رضایت کشید و به سمت تخته بلند شد
گچ سفید رنگ بی جون رو بین انگشت‌هاش گرفت و سوال تازه‌ای را روی تخته سیاه نوشت
"دلتنگی چیه؟"
هم همه دانشجوها تا سقف تا سقف کلاس بالا گرفت
لبخند شکسته روی صورت استاد شکل گرفت و به همه دانش آموزان گوش لبخند شکسته روی صورت استاد شکل گرفت و به همه دانشجوهاش گوش کرد
سمت میزی اومد و دست‌هاشو روی میز ستون کرد و با پوزخندی پر از سوال از تهیونگ پرسید: تو جوابی نداری آقای عاشق؟؟ اوه نه ببخشید ،آقای کیم؟
تهیونگ با لبخندی آروم سرش رو بالا آورد و به استاد خیره شد: اتفاقا پر از حرفم گه بگم تایم کلاس به بیهوده نمی‌گذره؟؟
استاد تک خنده عمیقی سر داد و دوباره حرف زد: نه اتفاقاً اینکه نظر یه آدم عاشق رو بدونیم بد نیست!
تهیونگ پشت میزش ایستاد و به محض ایستادنش کل کلاس سکوت اختیار کرد
این بار صدای عمیق تهیون کلاس رو پر کرد و کلمات رو نقاشی کرد: دلتنگی؟ پر از شور و اشتیاقه... در عین حال زننده و زخم کننده‌س..!
دلتنگی وجب به وجود آمدن انتظار می‌شه و بعد صبرت رو امتحان می‌کنه
تمام بدنت را با درد آغشته می‌کنه و بعد با فکر کردن بهش بهت مرهم میده
دلتنگی مثل یه سیم خاردار می‌مونه.. درون گلوی آدم می‌پیچه و راه تنفس را مختل می‌کنه...
نفس رو از ریهات دریغ می‌کنه و هوا رو از مغزت می‌گیره
با این حال مثل جویدن آدامس لیمویی توی فصل بهار می‌مونه.. پر از تب و تاب، پر از هیجان!
مثل دود سیاه و غلیظی عمل می‌کنه که انگار با هر تنفس بیشتر خفه میشی ولی تنها راه زنده موندن فقط نفس کشیدنه حتی با وجود اون دود سیاه و غلیظ!
دلتنگی همینه گفته بودم درد داره شیرینه پر از هوس و ناامیدیه
مثل بغل کردن کاکتوس می‌مونه درد داره ولی... این هم یه آغوشه دیگه!!

صدای دست زدن های استاد و بعد دانشجوها شنیده شد

تهیونگ دوباره پشت میزش نشست
لب‌هاش رو برای زمزمه‌ای با خودش باز کرد: دلتنگتم!
اون روز تو غایب بودی ولی همه حرفای تهیونگ باز هم راجع به تو بود!
دفترچه کاهش رو باز کرد و روی پاهاش قرار داد و فقط یک جمله نوشت «امروز نبودی.. ولی من برای بار دوم حسم رو جلوی همه بهت اعتراف کردم حتی اگه اینجا نباشی !..شاید دور ولی دوست دارم نقطه ضعف من..»



خبخبخبخببب بلوبریام یه لایک و کامنت کوچولو می‌تونه خیلی خوشحالم کنه بوس بهتون:)!!!
دیدگاه ها (۳۸)

یه دوپارتی جدید؟؟؟؟ p¹:اتاق آبی، اتاق آبی، اتاق آبی، نه ‌..ا...

پارت دوم دوپارتی؟؟؟p²:جیمین... امروز توی اتاق تنها نشستم.. م...

استوری درخواستیمون بود:)

استوری درخواستی:))خیلی کیوتهههههه:)))))⁦(⁠╥⁠﹏⁠╥⁠)⁩⁦(⁠╥⁠﹏⁠╥⁠)...

black flower(p,318)

black flower(p,325)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط