p10 همکلاسی غیرتی

ویو ادمین
رفتن تو خونه

_بیا لباساتو عوض کن

+اوکی

_اینارو بپوش (عکس لباس اسلاید۲ گذاشتم)

+مرسی

دو مین بعد

+اهم اهم

_بله

+نمیخوای بری بیرون لباس عوض کنم؟

_تو لباستو عوض کن من کاری ندارم

+خب برو بیرون

_من راحتم همینجا

+ولی من راحت نیستم

_همین که گفتم من اینجا هستم تو هم عوض میکنی

+هوفففففففف باشه

ویو یونا
بزور لباسمو جلوش عوض کردم

ویو کوک
بزور راضی شد جلو من لباسشو عوض کنه

وقتی لخت شد(منحرف لباس زیر داشت)

دلم میخواست به فاکش بدم انقد خوب بود هم لاغر بود هم تپل پوستش عین برف سفید بود اندامش کلا بیست بود

بزور جلوی خودم گرفتم که به فاکش ندم

ویو یونا
دیدم کوک عین مارمولک بهم زل زده

+دقیقا داری چیو نگاه میکنی؟

_اممم چیزه چی هیچیو

_میگم فیلم میزارم بیا ببینیم

+اوکی

_برو تا منم بیام

_هوم

+خب

_خب چی

+خب چرا نمیریییی

_ها اها باش(لبخند هول)

ویو کوک
هول شده بودم نمیدونستم چی میگفتم
ولی به هر حال رفتم پایین فیلم گذاشتم
یکم مزه اوردم داد زدم یونا ویسکی یا شراب

ویو یونا

داشتم خودمو تو اینه نگاه میکردم که کوک داد زد
گفت ویسکی یا شراب منم گفتم ویسکی

_اوکی

+مرسی

_خواهش

........ ادامه دارد


گفتم تو راه حرم براتون بنویسم بای🙂🍌🍉🌋