منو دوست داره؟ p1
شخصیت ها :ا.ت ،تهیونگ و بقیه اعضا
ا.ت :سلام من کیم ا.ت هستم ۱۹ سالمه ومادرم روازدست دادم بعد از اینکه مادرم فوت کرد بابام قمار باز شد و تو یکی از قمار هاش کشته شد . تو یه خونه کوچیک هستم و تو یه سوپری کار میکنم
تهیونگ :سلام من کیم تهیونگ هستم ۲۰ سالمه من تو یه خونواده پولدار بدنیا اومدم .و عضو گروه بی تی اسم
ا.ت : صبح با صدای زنگ گوشیم پاشدم ساعت هفت بود رفتم دسشویی و کارای لازمو انجام دادم و یه دوش ۵ مینی گرفتم لباسام رو پوشیدم یه میکاپ لایت کردم تو اینه به خودم نگاه کردم آماده ام برا دانشگاه رفتم سوار تاکسی شدم . <br>
پرش زمانی:دانشگاه
باکلی استرس رفتم تو کلاس استاد هنوز نیومده بود همه بچه ها داشتن با هم حرف میزدن یه پوفی گفتم و رفتم رو نیمکت آخر نشستم یه دختری جلوم بود نگام کرد و بعدش بم گف من پارک ثانا م و تو؟ گفتم من کیم ا.ت هستم خوشبختم.داشتیم با هم حرف میزدیم یهو یه پسره ای اومد تو کلاس همهجیغ زدن...
تهیونگ:وارد کلاس شدم همه جیغ میزدن سرمو به نشانه تاسف تکون دادم لیا اومد جلو خواست بوسم کنه اروم گفتم لیا ازت متنفرم ولم کن دیگه نمیخوام ببینمت لیا ناراحت شد و رفت یه دختره ای ته کلاس نشسته بود خیلی خشگل بود ازش خوشم اومد شبیه اون مرتیکه ای بود که تو قمار کشتمش. نکنه دخترشه? رفتم کنارش نشستم محلم نمیذاشت ...
شرط پارت بعد ۲ تا فا لو ۳۰ تا کامنت ۲۰ تا لایک
ا.ت :سلام من کیم ا.ت هستم ۱۹ سالمه ومادرم روازدست دادم بعد از اینکه مادرم فوت کرد بابام قمار باز شد و تو یکی از قمار هاش کشته شد . تو یه خونه کوچیک هستم و تو یه سوپری کار میکنم
تهیونگ :سلام من کیم تهیونگ هستم ۲۰ سالمه من تو یه خونواده پولدار بدنیا اومدم .و عضو گروه بی تی اسم
ا.ت : صبح با صدای زنگ گوشیم پاشدم ساعت هفت بود رفتم دسشویی و کارای لازمو انجام دادم و یه دوش ۵ مینی گرفتم لباسام رو پوشیدم یه میکاپ لایت کردم تو اینه به خودم نگاه کردم آماده ام برا دانشگاه رفتم سوار تاکسی شدم . <br>
پرش زمانی:دانشگاه
باکلی استرس رفتم تو کلاس استاد هنوز نیومده بود همه بچه ها داشتن با هم حرف میزدن یه پوفی گفتم و رفتم رو نیمکت آخر نشستم یه دختری جلوم بود نگام کرد و بعدش بم گف من پارک ثانا م و تو؟ گفتم من کیم ا.ت هستم خوشبختم.داشتیم با هم حرف میزدیم یهو یه پسره ای اومد تو کلاس همهجیغ زدن...
تهیونگ:وارد کلاس شدم همه جیغ میزدن سرمو به نشانه تاسف تکون دادم لیا اومد جلو خواست بوسم کنه اروم گفتم لیا ازت متنفرم ولم کن دیگه نمیخوام ببینمت لیا ناراحت شد و رفت یه دختره ای ته کلاس نشسته بود خیلی خشگل بود ازش خوشم اومد شبیه اون مرتیکه ای بود که تو قمار کشتمش. نکنه دخترشه? رفتم کنارش نشستم محلم نمیذاشت ...
شرط پارت بعد ۲ تا فا لو ۳۰ تا کامنت ۲۰ تا لایک
۴.۵k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.