برایت نغمه ها گویم به یاد مهربانی ها

برایت نغمه ها گویم به یاد مهربانی ها
به وصلت دیده میگرید به یاد جان فشانی ها

بپا شد شعله ی عشقی زدی آتش به بنیادم
کنون خاکسترم ای جان ز شور خوش زبانی ها

مرا با گوشه ی چشمت کنی آواره و رسوا
منم دیوانه ی راهت بدان چشمک پرانی ها

دلم شیدا و دیوانه ز هجران رخت لیلی
شدم آواره ی شهرت کجا یابم نشانی ها
دیدگاه ها (۲)

...اینجا اتاقِ من است پنجره هایشرو به نیامدنِ تو باز می شود ...

شهریورجان!میشودخیلی دوستانهخواهش کنم بروی؟من باتوحالم خوش نی...

‏به دست آوردن ‎‎‌‎ِ کسی که دوستش داریتازه اولِ ماجراست .دوست...

تو میرانی مرا از خود، و من "ایوب" میمانمو این "صبرِ زیادی"، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط