اینجا اتاق من است

...
اینجا اتاقِ من است
پنجره هایش
رو به نیامدنِ تو باز می شود
وَ پرده هایش را باد
از غبارِ خاطراتت می تکانَد...

تو رفته ای
وَحالِ تمام خاطره ها ابری است
در شبِ چشمهایم
ستاره ستاره درد
چشمک می زند

دیر رسیده اند مَردُم
اشکِ زیادی از من رفته است...
دیدگاه ها (۳)

شهریورجان!میشودخیلی دوستانهخواهش کنم بروی؟من باتوحالم خوش نی...

همیشـــــہ ۰۰۰زیبا ترین ارزو هــــا دست نیافتنی هستندبهترین...

برایت نغمه ها گویم به یاد مهربانی هابه وصلت دیده میگرید به ...

‏به دست آوردن ‎‎‌‎ِ کسی که دوستش داریتازه اولِ ماجراست .دوست...

چپتر ۱۲ _ سایه انتقامکوهستان ساکت است. نه باد می وزد، نه جیر...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

﴿ برده ﴾۱۵. part شب سرد باران تند تیزی که می‌بارید همه جا رو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط