تک پارتی
#تکپارتی
درخواستی
توی کافه به رفتن معشوقش خیره شد
به کارت عروسی توی دستش خیره شد
یعنی قرار بود مال یکی دیگه شه
البته اون منو دوست نداشت
رفتم خونه و به عکسا مون توی خونه خیره شدم و اشک ریختم
ا.ت : یعنی من برات کم بودم (گریه )
ا.ت : یعنی اون بیشتر دوستت داشت (گریه )
به سمت اتاقشون رفت و روی تخت دراز کشید تیشرت مردونه او که بوی تنش رو میداد رو بغل کرد و چشمانش رو به سیاهی خواب سپرد
(۴ روز بعد )
امروز روز عروسی تنها عشقش بود
لباس رو عوض کرد و یک لباس مشکی رنگ پوشید
مو های مشکی اش رو از بالا بست و یک بالم لب و ریمل زد و خط چشمشو کشید
سوار ماشینش شد و به سمت سالن عروسی رفت
از ماشین پیاده شد و رفت داخل سالن که با دوستش که لباس عروس پوشیده بود مواجه شد
ا.ت : عروسیت مبارک مین جیسو (لبخند تلخ )
جیسو : ممنون ا.ت و متاسفم
به سمت یونگی رفتم و گفتم
ا.ت : امیدوارم خوشبخت بشی ممنون که باعث شدی عاشق شدن رو تجربه کنم
و از اونجا فاصله گرفت که به یک فرد برخورد
اون سونگمین بود
(علامت سونگمین &)
&ا.ت ؟ تو اینجا چیکار میکنی
ا.ت : اومدم عروسی کسی که عاشقشم
& دیدی گفتم لیاقتت رو نداره
ا.ت : سونگمین ممنون که تا الان منتظرم موندی اما دیگه نمیتونم
و سونگمین رو در آغوش گرفت
آروم از سالن خارج شدم
و یک برگه برداشتم شروع به نوشتن کردم
* نامه *
یونگی من اگه داری این نامه رو میخونی حتما الان مال یکی دیگه شدی
فقط ازت یک درخواست دارم بیا همون ساحلی که بهم اعتراف کردی و آهنگی که همیشه برام میخوندی رو بخون
(دوستدار تو ا.ت )
* امیدوارم خوشبخت شی *
و لای در خونشون گذاشتم
به سمت ساحل حرکت کردم
و رفتم لب دریا
(یونگی ویو )
بعد عروس در خونمون رو باز کردم که یک نامه رو دیدم
با خوندن نامه اشکام سرازیر شدند
و سریع سوار ماشین شدم و به ساحل رفتم که دیدم ا.ت نسفش زیر آبه
(ادامه دارد )
چون تو ویسگون نمیشه طولانی نوشت بعد میزارم ادامشو
درخواستی
توی کافه به رفتن معشوقش خیره شد
به کارت عروسی توی دستش خیره شد
یعنی قرار بود مال یکی دیگه شه
البته اون منو دوست نداشت
رفتم خونه و به عکسا مون توی خونه خیره شدم و اشک ریختم
ا.ت : یعنی من برات کم بودم (گریه )
ا.ت : یعنی اون بیشتر دوستت داشت (گریه )
به سمت اتاقشون رفت و روی تخت دراز کشید تیشرت مردونه او که بوی تنش رو میداد رو بغل کرد و چشمانش رو به سیاهی خواب سپرد
(۴ روز بعد )
امروز روز عروسی تنها عشقش بود
لباس رو عوض کرد و یک لباس مشکی رنگ پوشید
مو های مشکی اش رو از بالا بست و یک بالم لب و ریمل زد و خط چشمشو کشید
سوار ماشینش شد و به سمت سالن عروسی رفت
از ماشین پیاده شد و رفت داخل سالن که با دوستش که لباس عروس پوشیده بود مواجه شد
ا.ت : عروسیت مبارک مین جیسو (لبخند تلخ )
جیسو : ممنون ا.ت و متاسفم
به سمت یونگی رفتم و گفتم
ا.ت : امیدوارم خوشبخت بشی ممنون که باعث شدی عاشق شدن رو تجربه کنم
و از اونجا فاصله گرفت که به یک فرد برخورد
اون سونگمین بود
(علامت سونگمین &)
&ا.ت ؟ تو اینجا چیکار میکنی
ا.ت : اومدم عروسی کسی که عاشقشم
& دیدی گفتم لیاقتت رو نداره
ا.ت : سونگمین ممنون که تا الان منتظرم موندی اما دیگه نمیتونم
و سونگمین رو در آغوش گرفت
آروم از سالن خارج شدم
و یک برگه برداشتم شروع به نوشتن کردم
* نامه *
یونگی من اگه داری این نامه رو میخونی حتما الان مال یکی دیگه شدی
فقط ازت یک درخواست دارم بیا همون ساحلی که بهم اعتراف کردی و آهنگی که همیشه برام میخوندی رو بخون
(دوستدار تو ا.ت )
* امیدوارم خوشبخت شی *
و لای در خونشون گذاشتم
به سمت ساحل حرکت کردم
و رفتم لب دریا
(یونگی ویو )
بعد عروس در خونمون رو باز کردم که یک نامه رو دیدم
با خوندن نامه اشکام سرازیر شدند
و سریع سوار ماشین شدم و به ساحل رفتم که دیدم ا.ت نسفش زیر آبه
(ادامه دارد )
چون تو ویسگون نمیشه طولانی نوشت بعد میزارم ادامشو
۳.۸k
۱۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.