ادامه تک پارتی

ادامه تک پارتی

دکترا اومدن و بردنش توی اتاق
(بعد ۱۴ مین )
دکتر اومد بیرون
دکتر : شما آقای هوانگ هستی
_بله
دکتر : اتفاق خاصی نیفتاده چون زیاد مراقب خودشون نیستن اینطور شده
_ الان بهوش اومده
دکتر : بله
رفتم توی اتاق و رو صندلی نشستم
~ چرا نمیری از زندگیم بیرون
_چون بچم تو شکمته
~ پس بچه رو سقط میکنم
_بدون اجازه من نمیتونی
~ خفه شو
_ من هنوزم دوستت دارم
~ منم دوستت دارم ولی تو همه چیو تموم کردی
_ یک فرصت دوباره
~ قول میدی دیگه دلمو نشکونی
_اره
(روز بدنیا اومدن دخترشون )
دکتر : بچه خوشگلیه
_‌ممنون
و دخترک کوچولو رو به آغوش کشید
رفت بالای سر همسرش که هنوز درد داشت و بچه رو داد بغلش
~ شبیه ما شده
_ خوشحالم
و اونا یک خانواده ۳ نفر تشکیل دادن
(پایان )
نخود نخود هرکی رود خانه خود مگه ما فضلولیم تو ادامه زندگیشون دخالت کنیم 😊