در این برزخ زدم خود را به خواب آهسته آهسته
در این برزخ زدم خود را به خواب آهسته آهسته
تمام لحظه هایم شد سراب آهسته آهسته
در و دیوار دنیا پر شد از نیرنگ ها امروز
که گم کردم خطا را از صواب آهسته آهسته
درون سینه دردی می زند فریاد و من گرچه
پر از حرفم، سکوتم شد جواب آهسته آهسته
اسیری درشبم اینک سحرگاهی نمی بینم
تو بر این جان بی تابم بتاب آهسته آهسته
تمام لحظه هایم شد سراب آهسته آهسته
در و دیوار دنیا پر شد از نیرنگ ها امروز
که گم کردم خطا را از صواب آهسته آهسته
درون سینه دردی می زند فریاد و من گرچه
پر از حرفم، سکوتم شد جواب آهسته آهسته
اسیری درشبم اینک سحرگاهی نمی بینم
تو بر این جان بی تابم بتاب آهسته آهسته
۴.۸k
۰۶ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.