تفاهم
تفاهم بیواسطه بین دو انسان هرگز ممکن نیست.
در هر رابطه ای همواره یک «او» وجود دارد در پنهان یا آشکار.
عامل و نقطه اتصال یا تفاهم هر رابطه ای اوست.
هر منی بواسطه یک او به تو متصل می شود و هر گاه که اين «او»(هو) از رابطه رفت آن رابطه هم به پایان می رسد و یا برای ادامه اش مستلزم یک اوی جدیدی است.
هر گاه که اوی رابطه ای از میان می رود هر تفاهم و اشتراک و علت رابطه هم پوچ می گردد و دلیلی برای اين رابطه نیست. عمیقترین اوی هر رابطه ای خداست که هوی مطلق است و فقط چنین رابطه ای ابدی و در تفاهم کامل و سالم و بیواسطه است که مختص رابطه بین دو انسان موّمن و عارف است. این تفاهمی دانمی و جاودانه
و تمام عیار است و مابقی تفاهمات مشروط و نسبی و سطحی و بی ريشه است.
به غیر از خداوند٬ یک انسان موّمن و خردمند هم می تواند به مثابه هوی یک رابطه باشد بشرط اینکه طرفین رابطه هر دو این «هو» را تصدیق نموده و پذیرا باشند. این هو همان امام و هدایتگر و روشنانی رابطه و کانون اتصال و تفاهم است.
رابطه عامه مردمان با یکدیگر تماماً متکی به اوهای دنیوی و سطحی و دمدمی است مثل امور اقتصادی٬ حقوقی٬ قانونی٬ عرفی٬ شرعی٬ سیاسی٬ نژادی٬ شغلی٬ جنسی و غیره. بمیزانی که هوی یک رابطه به مثابه یک وسیله است روح آن رابطه ابزاری و بی ريشه است و کل آن رابطه برای هر یک از طرفین نیز یک وسیله است و نه هدف. و لذا غایت ندارد.
تنها رابطه ای پایدار و سرنوشت ساز و عاقبت به خیر است که هویش یا خود خداوند باشد و يا یک مومن حقیقی و عارف به مثابه امام.
تفاهم بین دو انسان همان میزان عمق رابطه و اتصال آن دو می باشد و از آنجا که خود جاودانه آدمی خداست لذا فقط می توان بر اساس خدا به تفاهمی پایدار رسید.
دائرة العارف عرفاني جلد اول ص ۱۵۷ از آثار استاد علی اکبر خانجانی
بیش از 170جلد کتاب را از همین نویسنده در وب سایت زیر می توانید دانلود کنید:
https://www.khanjany.org/
در هر رابطه ای همواره یک «او» وجود دارد در پنهان یا آشکار.
عامل و نقطه اتصال یا تفاهم هر رابطه ای اوست.
هر منی بواسطه یک او به تو متصل می شود و هر گاه که اين «او»(هو) از رابطه رفت آن رابطه هم به پایان می رسد و یا برای ادامه اش مستلزم یک اوی جدیدی است.
هر گاه که اوی رابطه ای از میان می رود هر تفاهم و اشتراک و علت رابطه هم پوچ می گردد و دلیلی برای اين رابطه نیست. عمیقترین اوی هر رابطه ای خداست که هوی مطلق است و فقط چنین رابطه ای ابدی و در تفاهم کامل و سالم و بیواسطه است که مختص رابطه بین دو انسان موّمن و عارف است. این تفاهمی دانمی و جاودانه
و تمام عیار است و مابقی تفاهمات مشروط و نسبی و سطحی و بی ريشه است.
به غیر از خداوند٬ یک انسان موّمن و خردمند هم می تواند به مثابه هوی یک رابطه باشد بشرط اینکه طرفین رابطه هر دو این «هو» را تصدیق نموده و پذیرا باشند. این هو همان امام و هدایتگر و روشنانی رابطه و کانون اتصال و تفاهم است.
رابطه عامه مردمان با یکدیگر تماماً متکی به اوهای دنیوی و سطحی و دمدمی است مثل امور اقتصادی٬ حقوقی٬ قانونی٬ عرفی٬ شرعی٬ سیاسی٬ نژادی٬ شغلی٬ جنسی و غیره. بمیزانی که هوی یک رابطه به مثابه یک وسیله است روح آن رابطه ابزاری و بی ريشه است و کل آن رابطه برای هر یک از طرفین نیز یک وسیله است و نه هدف. و لذا غایت ندارد.
تنها رابطه ای پایدار و سرنوشت ساز و عاقبت به خیر است که هویش یا خود خداوند باشد و يا یک مومن حقیقی و عارف به مثابه امام.
تفاهم بین دو انسان همان میزان عمق رابطه و اتصال آن دو می باشد و از آنجا که خود جاودانه آدمی خداست لذا فقط می توان بر اساس خدا به تفاهمی پایدار رسید.
دائرة العارف عرفاني جلد اول ص ۱۵۷ از آثار استاد علی اکبر خانجانی
بیش از 170جلد کتاب را از همین نویسنده در وب سایت زیر می توانید دانلود کنید:
https://www.khanjany.org/
۲.۹k
۰۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.