پارت 2
پارت 2
عشق ابدی
جونگ کوک دستش رو دور کمرم تاب داد و به جلو حمایتم کرر داشتم به خونه نگاه میکردم که یه مانع بود افتادم که کوک دستم رو گرفت و به طرف خودش کشید یه طوری نگاهم میکرد که یه خدمتکار امد و خوش امد گویی کرد و من از بغل کوک در امدم که یکی از بهترین دوستای کوک امد .
ویو کوک
داشتم ات رو به سمت داخل همراهی میکردم که دیدم داره به خونه نگاه میکنه بعد حواسش نبود افتاد که گرفتمش چند لحظه ای که داشتم به چشمای سبزش نگاه میکردم که خدمتکار امد و خوش امد گویی کرد دیدم که ات از بغلم در امد و داشتیم میرفتی داخل که از اون ور جیمین رو دیدم داشت میومد سمتمون .
( پایان ویو کوک )
کوک : سلام جمین
جمین :سلام کوک شما کی هستید ؟
ات : سلام من ات هستم
جمین : منم هم جمین هستم از دیدن شما بسیار خوشحال شدم
کوک : اینجاچیکار داری ؟
جمین : بیا بریم داخل بهت میگم
وی ات
رفتیم داخل که کوک و جمین داشتن باهم صحبت میکردن منم داشتم خونه رو میدیدم که با صدای خدمتکار به خودم امدم که اشاره به سمت بالا داد منم همون طور که داشتم میرفتم بالا که دیدم دوتا دختر دارن پچ پچ میکنن و منم از کنارشون رد شدم که خدمتکار منو برد داخل یه اتاق که کلی تخت بود و متوجه نوشته بالای در شدم نوشته بود اتاق خواب خدمتکاران منم با تعجب نگاه کردم یعنی منو واسه خدمت گذاری آورد اینجا موقعی که داشتم وسایل رو میچیندم همش به کوک داشتم فهش میددادم که یکی از اون خدمت کارا شنید و گفت دیگه فهمیدم اما گفتم چرا گفت چون اون ارباب ما هست و اگه به اون خیانت کنیم مارو به اتاق خون میبره با تعجب نگاهشون کردم وگفتم منظورت چیه که دیگه ساکت شد که لباس خدمتکار هارو بهم دادن که پوشیدم و نشستم و با گوشی ور رفتم
(لباس ات اسلاید بعدی )
(شب شد)🌙
صدای فریاد کوک از پایین امد که هم با دویدن رفتیم پایین که دیدم اون داشت دنبال من میگم که دید با اون لباس ها هستم دستم رو محکم گرفت و بلند بلند حرف میزد
( پایان ویو ات )
کوک : کی گفت که این لباس رو به این دختر به این قشنگی بدین
خدمتگزاران : ببخشید ارباب
کوک : از این به بعد ات دوست دختر من هست و هرکی آزارش بده خودش میدونه چه بلایی سرش میاد
خدمت گزاران : چشم ارباب
ات داشت با تعجب به کوک نگاه میکرد که کوک به یکی از اون خدمتکار ها علامت داد که منو ببرن توی اتاقم موقعی که رسیدم به اتاقم باورم نمیشد خیلی شیک بود.
(اتاق ات اسلاید 3)
ادامه دارد ....
💙 این هم از آن پارت فالو کنید 💜
عشق ابدی
جونگ کوک دستش رو دور کمرم تاب داد و به جلو حمایتم کرر داشتم به خونه نگاه میکردم که یه مانع بود افتادم که کوک دستم رو گرفت و به طرف خودش کشید یه طوری نگاهم میکرد که یه خدمتکار امد و خوش امد گویی کرد و من از بغل کوک در امدم که یکی از بهترین دوستای کوک امد .
ویو کوک
داشتم ات رو به سمت داخل همراهی میکردم که دیدم داره به خونه نگاه میکنه بعد حواسش نبود افتاد که گرفتمش چند لحظه ای که داشتم به چشمای سبزش نگاه میکردم که خدمتکار امد و خوش امد گویی کرد دیدم که ات از بغلم در امد و داشتیم میرفتی داخل که از اون ور جیمین رو دیدم داشت میومد سمتمون .
( پایان ویو کوک )
کوک : سلام جمین
جمین :سلام کوک شما کی هستید ؟
ات : سلام من ات هستم
جمین : منم هم جمین هستم از دیدن شما بسیار خوشحال شدم
کوک : اینجاچیکار داری ؟
جمین : بیا بریم داخل بهت میگم
وی ات
رفتیم داخل که کوک و جمین داشتن باهم صحبت میکردن منم داشتم خونه رو میدیدم که با صدای خدمتکار به خودم امدم که اشاره به سمت بالا داد منم همون طور که داشتم میرفتم بالا که دیدم دوتا دختر دارن پچ پچ میکنن و منم از کنارشون رد شدم که خدمتکار منو برد داخل یه اتاق که کلی تخت بود و متوجه نوشته بالای در شدم نوشته بود اتاق خواب خدمتکاران منم با تعجب نگاه کردم یعنی منو واسه خدمت گذاری آورد اینجا موقعی که داشتم وسایل رو میچیندم همش به کوک داشتم فهش میددادم که یکی از اون خدمت کارا شنید و گفت دیگه فهمیدم اما گفتم چرا گفت چون اون ارباب ما هست و اگه به اون خیانت کنیم مارو به اتاق خون میبره با تعجب نگاهشون کردم وگفتم منظورت چیه که دیگه ساکت شد که لباس خدمتکار هارو بهم دادن که پوشیدم و نشستم و با گوشی ور رفتم
(لباس ات اسلاید بعدی )
(شب شد)🌙
صدای فریاد کوک از پایین امد که هم با دویدن رفتیم پایین که دیدم اون داشت دنبال من میگم که دید با اون لباس ها هستم دستم رو محکم گرفت و بلند بلند حرف میزد
( پایان ویو ات )
کوک : کی گفت که این لباس رو به این دختر به این قشنگی بدین
خدمتگزاران : ببخشید ارباب
کوک : از این به بعد ات دوست دختر من هست و هرکی آزارش بده خودش میدونه چه بلایی سرش میاد
خدمت گزاران : چشم ارباب
ات داشت با تعجب به کوک نگاه میکرد که کوک به یکی از اون خدمتکار ها علامت داد که منو ببرن توی اتاقم موقعی که رسیدم به اتاقم باورم نمیشد خیلی شیک بود.
(اتاق ات اسلاید 3)
ادامه دارد ....
💙 این هم از آن پارت فالو کنید 💜
۲.۶k
۱۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.