پارت 19

به‌ کمک دسته ها بلند شدم و رفتم پایین نامجون رو دیدم که داشت آشپزی می‌کرد با دیدن من هل کرد و لیوان دستش رو شکست خندیدم و گفتم
_جونگ کوک بهم گفته بود که دست و پا جلفتی ولی اینقدر ر و تخمین نمیزدم 😂😂😂
+یاا نخیرم من دست و پا چلفتی نیستم یهو دیدمت از دستم افتاد
_باشه باشه چی درست کردی حالا
+یکم کیمچی با نودل تند
همین که گفت نودل تند جیغی از روی خوشحالی زدم و روی میز نشستم گفتم نامجون بیا بشین بخوریم دیگه 😋😋😋
+باشه خانم‌ شکمو
_نخیر من شکمو نیستم ولی خیلی نودل تند دوست دارم یادمه یه بار جین هیونگ هم برام خریده بود
+جین
_آره مال توهم خوشمزه ست ولی مال اون خوشمزه تر بود یه جورایی بیشتر تند بود
+😔😔😔😔
_يااا ناراحت نشو شوخی کردم راستش مال تو درست طعم مال مامان‌بزرگم رو میده
+هوم خوشحال شدم که خوشت اومد
دیدگاه ها (۱)

پارت 20

پارت 21

پارت 18

پارت 17 عشق منظمم

ویو یونجو : شروع کردیم به غذا خوردن ومن هنوز هم حالم بد بود ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط