تک پارتی فلیکس
تک پارتی فلیکس
(وقتی از صدای رعد برق میترسیدی و...)
فیلکس قرار بود تا دو هفته با اعضا توی خوابگاه بمونه برای همین تو تا دو هفته تو خونه تنها بودی تو از بچگی بخاطر اینکه توی یه شب بارونی زمانی که رعد و برق شدیدی میزد بهت تج*اوز شده بود فوبیا ی شدید از بارون و مخصوصا رعد و برق داشتی
*ویو فلیکس*
داشتم با گوشیم ور میرفتم که صدای رعد برق توجهمو به خودش جلب کرد
که یهو یاد ا.ت افتادم اون فوبیای شدید بارون و رعد و برق داشت و میدونستم که اگه توی شبای بارونی تا صبح بغلش نکنم حالش بد میشه و گریه میکنه سریع شماره ی ا.تو گرفتم تا ببینم تو چه وضیعتیه ا.ت بعد از سه تا بوق موبایلشو برداشت
(علامت ا.ت+ علامت فلیکس_)
_سلام عزیزم خوبی؟(نگران)
+سلام آ..آره خوبم(با یکم بغض)
_ولی بغض کردی ا.ت از توی صدات میتونم بفهمم
+خوبم میشم لیکسی نگران نباش
_میخوای برگردم خونه؟
+ولی آ...آخه تو الان کار داری
_عزیزم تو مهم تر از همه چی هستی الان میام خونه صبر کن
+لیکسیا الان ساعت ۱ شبه آخه خطر ناکه
_تو مهمتری ،میبینمت
+ب.باشه
*۳۰ مین بعد*
ویو ا.ت
داشتم ناخنامو بخاطر ترس میجویدم و به امید اینکه فلیکس بیاد و تو بغلش آرامش بگیرم به در خیره شده بودم و نگران بودم که نکنه اتفاقی براش افتاده باشه که با صدای باز شدن در از تو افکارم بیرون اومدم سریع با دیدن فلیکس اشک تو چشمام جمع شد و خودمو تو بغلش انداختم سرمو روی سینش گذاشتم تا با صدای آرامش بخش قلبش ترسمو کم کنم
_عزیزم ببخشید اگه زیاد طول کشید(بغض)
+م.من خوبم بعد از دیدن تو خیلی حالم بهتره
_منم همینطور،حالا میخوام تا صبح همینجوری توی بغلم نگهت دارم عشقم ، بیا بریم بخوابیم
+فلیکس عاشقتم
_منم همینطور
لایک نمیکنی؟
(وقتی از صدای رعد برق میترسیدی و...)
فیلکس قرار بود تا دو هفته با اعضا توی خوابگاه بمونه برای همین تو تا دو هفته تو خونه تنها بودی تو از بچگی بخاطر اینکه توی یه شب بارونی زمانی که رعد و برق شدیدی میزد بهت تج*اوز شده بود فوبیا ی شدید از بارون و مخصوصا رعد و برق داشتی
*ویو فلیکس*
داشتم با گوشیم ور میرفتم که صدای رعد برق توجهمو به خودش جلب کرد
که یهو یاد ا.ت افتادم اون فوبیای شدید بارون و رعد و برق داشت و میدونستم که اگه توی شبای بارونی تا صبح بغلش نکنم حالش بد میشه و گریه میکنه سریع شماره ی ا.تو گرفتم تا ببینم تو چه وضیعتیه ا.ت بعد از سه تا بوق موبایلشو برداشت
(علامت ا.ت+ علامت فلیکس_)
_سلام عزیزم خوبی؟(نگران)
+سلام آ..آره خوبم(با یکم بغض)
_ولی بغض کردی ا.ت از توی صدات میتونم بفهمم
+خوبم میشم لیکسی نگران نباش
_میخوای برگردم خونه؟
+ولی آ...آخه تو الان کار داری
_عزیزم تو مهم تر از همه چی هستی الان میام خونه صبر کن
+لیکسیا الان ساعت ۱ شبه آخه خطر ناکه
_تو مهمتری ،میبینمت
+ب.باشه
*۳۰ مین بعد*
ویو ا.ت
داشتم ناخنامو بخاطر ترس میجویدم و به امید اینکه فلیکس بیاد و تو بغلش آرامش بگیرم به در خیره شده بودم و نگران بودم که نکنه اتفاقی براش افتاده باشه که با صدای باز شدن در از تو افکارم بیرون اومدم سریع با دیدن فلیکس اشک تو چشمام جمع شد و خودمو تو بغلش انداختم سرمو روی سینش گذاشتم تا با صدای آرامش بخش قلبش ترسمو کم کنم
_عزیزم ببخشید اگه زیاد طول کشید(بغض)
+م.من خوبم بعد از دیدن تو خیلی حالم بهتره
_منم همینطور،حالا میخوام تا صبح همینجوری توی بغلم نگهت دارم عشقم ، بیا بریم بخوابیم
+فلیکس عاشقتم
_منم همینطور
لایک نمیکنی؟
۷.۴k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.