پارت سوم
پارت سوم
«*۱۰سال بعد*»
ویو ته
بعد اون روز نحس خیلی تلاش کردم تا به اون چیزی که هستم برسم و الان ۲۵ سالمه و ی شرکت دارم بعد اون روز نه مینا رو دیدم نه اون عوضی جک رو هه بلخره پیداتون میکنم ببینم در چه حالین مرغ عشقاا ..
منشی: اقا ی خانم اومدن میگن با شما کار دارن ..
تهیونگ: خانم؟! کیه؟!
منشی: نمیدونم
تهیونگ: بگو بیاد
منشی : چشم
سرم پایین بود و مشغول پروژه ها بودم که صدای کفشای اون خانم که وارد اتاقم شد و نزلیکم اومد توجه منو به خودش جلب کرد و باعث شد سرمو بالا بگیرمم هه خودش بود خانم مینا چ تغییریم کردن هرزه بودنش از لباساشم معلومه ..
مینا: سلامم خوبین من اومدم برای کار های حسابداری مدیریت حسابداری میخاستین انگار..
تهیونگ: پروندتون..
مینا: بفرمایید ... اصلا تغییر نکردی همون پسر سرد بودی و جذاب
تهیونگ: هه جذاب .. ما که به چشم هرزه ها جذاب نیومدیم که ب چشم تو هم بیاییم ... خلاصه ما اینجا بیش از اندازه حسابدار داریم نیازی ندریم میتونین برین..
مینا : اما اخه...
«*۱۰سال بعد*»
ویو ته
بعد اون روز نحس خیلی تلاش کردم تا به اون چیزی که هستم برسم و الان ۲۵ سالمه و ی شرکت دارم بعد اون روز نه مینا رو دیدم نه اون عوضی جک رو هه بلخره پیداتون میکنم ببینم در چه حالین مرغ عشقاا ..
منشی: اقا ی خانم اومدن میگن با شما کار دارن ..
تهیونگ: خانم؟! کیه؟!
منشی: نمیدونم
تهیونگ: بگو بیاد
منشی : چشم
سرم پایین بود و مشغول پروژه ها بودم که صدای کفشای اون خانم که وارد اتاقم شد و نزلیکم اومد توجه منو به خودش جلب کرد و باعث شد سرمو بالا بگیرمم هه خودش بود خانم مینا چ تغییریم کردن هرزه بودنش از لباساشم معلومه ..
مینا: سلامم خوبین من اومدم برای کار های حسابداری مدیریت حسابداری میخاستین انگار..
تهیونگ: پروندتون..
مینا: بفرمایید ... اصلا تغییر نکردی همون پسر سرد بودی و جذاب
تهیونگ: هه جذاب .. ما که به چشم هرزه ها جذاب نیومدیم که ب چشم تو هم بیاییم ... خلاصه ما اینجا بیش از اندازه حسابدار داریم نیازی ندریم میتونین برین..
مینا : اما اخه...
۹.۱k
۲۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.