آرزوم

'آرزوم '

ویوا.ت

پدرم با قدرت مند ترین مافیا کره قمار کرد اون جئون جونگ کوک بیشتر از هزار تا زیر خواب داشت با پدرم قمار کرد و برد

پ.ا/ت:خب آقای جئون شرطط چیه
کوک :امممم.دخترت و بدی به من
پ‌.ا/ت:.......باشه
کوک:امشب میام میبرمش
ویو ا.ت

از سر کار خسته برگشتم دیدم همه رو صندلی نشتن و با پشیمونی به من نگاه میکنن رفتم پیششون

ا.ت:چی شده ؟

پ.ا/ت:........
م.ا/ت:.........
جیمین :......

ا.ت:خب یکی حرف بزنه

پ.ا/ت:دخترم بیا اینجا بشین

رفتم پیشش
پ.ا/ت:دخترم اون قدرت مند ترین مافیا کره رو میشناسی ؟

ا.ت:اااااا جئون جونگ کوک؟

پ.ا/ت:آره اون قراره امشب ترو ببره خونش

ا.ت:تف گیرکرد پدر شما چی میگی نکنه باهاش قمار کردی؟ (ترسیده)

پ.ا/ت:درسته
ا.ت:با چشمای پر از اشک رفتم تو اتاقم

اینا چیه سر من میاد اخه (گریه شدید )

بعد چن مین کوک اومد .
تق تق

تا صدای درو گرفتم زیر پتو قایم شدم

کوک: اومد تو اتاقم
کمرم و بغل کرد منو گرف تو دستش و همراه خودش برد

ا.ت:داشتم سعی میکردم خودمو ازش جدا کنم ولی نمیشد بی فایده بود


بعد چن مین رسیدیم عمارتش خیلی بزرگ بود در حدی که سرم درد گرفته بود رفتم داخل

چن تا پسر خوش تیپ داخل بودن
سینه جونگکوک رو گاز گرفتم تا منو بندازم پایین از دردش داد بلندی زد


ا.ت:قیافه مظلوم

پسرا خندیدن


کوک : اجوما لطفا لیدی رو به اتاقش همراهی کن (پوزخند)

ا.ت :لیدی ؟؟ (تعجب )
اجوما:سلام دخترم من اجوما هستم

ا.ت :سلام

خانم من چرا اینجام ؟
اجوما :که زیر خواب ارباب باشی
ا.ت :چی !
اجوما :حالا برو لباسات رو عوض کن

درحال عوض کردن لباسم بودم که کوک اومد داخل
ا.ت :هی خونتون در نداره
نزدیک ا.ت شد
بوسه ای روی گردنش گذاشت و رفت
ویو ا.ت
یه دوس ده مین گرفتم اومدم بیرون لباس پوشیدم ارایش لایت کردم اتکلنی که بوش دیوانه وار بود و زدم موهام رو حالت دادم رفتم بیرون

وقتی جونگکوک و پسرا منو دیدن دس به دهن شدن
کوک :اوه فاک چقد جذاب شده بدن سفیدش با عث میشه تحریم شم !

ته :گفت ......
دیدگاه ها (۴)

بچه ها

یکی از عشقاممم درست کرده که قراره ازش زیاد ببینیم

عشق جذاب

دوستان

پارت ۷۷ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۸۴ فیک ازدواج مافیایی

پارت 10 بادیگارد رفت بیرون و جعبه رو باز کردم دیدم یه لباس خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط