مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

پارت

پارت ۱۸
با تابش تور به چشمام از خواب پاشدم دورمو نگاه کردم متوجه نگاه جونگکوک شدم آخه اول صبحی اینجوری زل زده بهم عادی بخورمششش
ات: خوردیم
جونگکوک: هن
ات:هیچی
از تخت بلند شدم و رفتم دستشویی کارای لازم رو کردم اومدم بیرون جونگکوک همچنان رو تخت بود
ات: یاااا پاشوووو
جونگکوک: نمیخامممم
(از این به بعد ات رو با_ جونگکوک و با این+ نشون میدم)
_ رفتم نشستم رو شکمش و و صورتشو تو دستام فشار دادم و همه جای صورتشو بوسیدم
+ وای آخیششش
_ پاشو دیگه
_ از روش پاشدم نشستم پشت میز آرایشم میخوام امروزو به خودم برسم روتین پوستیمو انجام دادم و موهامو بستم جونگکوکم رو تخت نشسته بود و تماشام میکرد دلم براش قش رفت
پارت۱۹
_جونگکوکا بیا
+ اومدم
_ جونگکوکو نشوندم رو صندلی و موهاشو شوکه زدم
+ چیکار میکنی بیب
_ نمیبینی
+اوفف
_ کشو بده
+بیا
_ کشو ازش گرفتم و موهاشو بستم وایییی چه گوگولی شد
+اوییی ننهههه چنقده کیوت شدمم
_ سلیقه ی منی دیگه
پاشو لباساتو عوض کن بریم پایین
+ باش
_ داشتم لباس انتخاب میکردم که جونگکوک گف
+میشه من انتخاب کنم لباساتو
_اوه آره
+ خب اینا رو بپوش
_ اوک
از زبان ات:
جونگکوک برام یه کراپ سبز نعنایی و مام فیت سفید و کتونی پوشیدم و رفتیم پایین
بعد صبحونه
_ میگم میشه امروز ورزش کنیم
+ اوه آره برو لباساتو عوض کن بریم
_ میسی پریدم بغلشو لباشو محکم بوسیدم
رفتم تو اتاقم یه تیشرت مشکی ست با شلوارک مشکیش پوشیدم و موهامو از بالا بستم
_ من حاضرم بریم
+ بریم
_ دست جونگکوکو گرفتم و رفتیم سمت باشگاه عمارت
نیم ساعت بعد
_ آخ توروخدا غلط کردم بسه
+ یکم دیگه مونده
_ آخ.
+ بسه تموم شد
_جونگکوکا بیا
+ اومدم
_ جونگکوکو نشوندم رو صندلی و موهاشو شوکه زدم
+ چیکار میکنی بیب
_ نمیبینی
+اوفف
_ کشو بده
+بیا
_ کشو ازش گرفتم و موهاشو بستم وایییی چه گوگولی شد
+اوییی ننهههه چنقده کیوت شدمم
_ سلیقه ی منی دیگه
پاشو لباساتو عوض کن بریم پایین
+ باش
_ داشتم لباس انتخاب میکردم که جونگکوک گف
+میشه من انتخاب کنم لباساتو
_اوه آره
+ خب اینا رو بپوش
_ اوک
از زبان ات:
جونگکوک برام یه کراپ سبز نعنایی و مام فیت سفید و کتونی پوشیدم و رفتیم پایین
بعد صبحونه
_ میگم میشه امروز ورزش کنیم
+ اوه آره برو لباساتو عوض کن بریم
_ میسی پریدم بغلشو لباشو محکم بوسیدم
رفتم تو اتاقم یه تیشرت مشکی ست با شلوارک مشکیش پوشیدم و موهامو از بالا بستم
_ من حاضرم بریم
+ بریم
_ دست جونگکوکو گرفتم و رفتیم سمت باشگاه عمارت
نیم ساعت بعد
_ آخ توروخدا غلط کردم بسه
+ یکم دیگه مونده
_ آخ.
+ بسه تموم شد
_ اوفف
دیدگاه ها (۹)

چند پارتیسلام من اتم ۱۸ سالمه من تو ۵ سالگی پدر و مادرم منو ...

دلم برات تنگ شده مونبینی :) #کیپاپ_تسلیت #کیپاپ_تسلیت#کیپاپ_...

فالوش کنید ۶ پارت از فیک پسر عموی رومخت آپ میکنمقول:)

جیمین فیک زندگی پارت ۸۶#ویو ات باهم رامن خوردیم( منحرف نباشی...

نام فیک: عشق مخفیPart: 47ویو ات*جی. واقعا؟ات. علائمش رو دارم...

🧸Shadow of Love{part 4} 🦋× وایییی باورم نمیشه .... خالمهه .....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط