نه

نه!
هرگز شب را باور نکردم
چرا که
در فراسوهای‌ دهلیزش
به امیدِ دریچه‌یی‌
دل بسته بودم...

#احمد_شاملو




شب بخیر 🌙
دیدگاه ها (۱)

بی تو با قافله ی غصه و غمها چه کنمتار و پودم تو...

این چیست که چون دلهره افتاده به جانمحال همه خوب است- من اما ...

گفتی نظر خطاست تو دل می‌بری رواستخود کرده جرم و خلق گنهکارمی...

من خود به سر ندارم دیگر هوای سامانگردون کجا به فکر سامانِ من...

🌱🍒این شعرا را برایت به یادگار می گذارم        دلی نوجوان را ...

نیایش شبانگاهی:خدای مهربانم،در سکوت این شب آرام، دستانم را ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط