روزی در نماز جماعت موبایل یه نفر زنگ خورد

🔸روزی در نماز جماعت موبایل یه نفر زنگ خورد.
زنگ موبایل آن مرد ترانه ای بود.
بعد از نماز همه او را سرزنش کردند
و او دیگر آنجا به نماز نرفت.

همان مرد به کافه ای رفت و ناگهان قلیان از دستش افتاد و شکست.
مرد کافه چی با خوشرویی گفت اشکال نداره، فدای سرت...
او از آن روز مشتری دائمی آن کافه شد.

حکایت ماست
جای خدا مجازات میکنیم،
جای خدا میبخشیم…
دیدگاه ها (۱)

به سلامتی همه جغدا بزن لیوان شیر 😃😃😃

آیات الهی 🤲😍😍

#داستان_آموزنده فرشته از خدا پرسید:مردمانت مسجد می سازند.نما...

پیام تبلیغاتی رو مسدود کردم بازم ول کن نیستند 🤨😊😊😊

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط