خشن ترین مافیا❥

خشن ترین مافیا❥
𝐭𝐡𝐞 𝐦𝐨𝐬𝐭 𝐝𝐚𝐧𝐠𝐞𝐫𝐨𝐮𝐬 𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚☆
«𝐩𝐚𝐫𝐭 𝟓»


ا/ : باشه
رفتیم سر جا های قبلیمون نشستیم که یک اقاعه رفت بالا صحنه و تهیونگ و دعوت کرد تا یکم سخنرانی کنه که یک دختره امد مو هام و کشید
ات : اهی چته چرا مو هامو میکشی
دختره : چمه عه تو به چه جرعتی شدی معشوقه عشق من تهیونگ مال منه دختره مادر جند*ه
ا/ت : وقتی گفت مادر جن*ده خیلی عصبانی شدم و یکی زدم تو گوشش که همه نگاه ما کردن

ا/ت : به چه حقی به مادر من همچین لقبی میدی به من هر چی بخوای میتونی بگی ولی به مادرم نه
بعد از مهمونی زدم بیرون بدون
یکم راه رفتم و رو یک نیمکت نشستم که یهو چند تا پسر امدن پیشم میخواستم بلند شم که یکیشون با‌چوب زد تو سرم و سیاهی مطلق

وقتی بیدار شدم تو یک اتاق خراب و داغون بودم چند دقیقه بعد همون پسرا امدن بعد از اونا یک دختر امد اون...اون همون دختری بود که تو مهمونی زدم تو گوشش
دختره : عه سیندرلا تهیونگ بهوش امد


خوب برگردیم عقب وقتی که ا/ت زد تو گوش اون دختره و از مهمونی رف تهیونگ هم رفت دنبال ا/ت ولی ندیدش از اونجایی که ا/ت زد تو گوش اون دختره تهیونگ احتمال داد اون ا/ت و دزیده باشه.....
ادامه دارد.......