خشن ترین مافیا❥
خشن ترین مافیا❥
𝐭𝐡𝐞 𝐦𝐨𝐬𝐭 𝐝𝐚𝐧𝐠𝐞𝐫𝐨𝐮𝐬 𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚☆
«𝐩𝐚𝐫𝐭 𝟕»
تهیونگ : مریض (با پوزخند)
تهیونگ : تنها مریض اینجا منم و درمانم ا/تس زود ا/ت و خوب کن وگرنه این بیمارستان و رو سرت خراب میکنم
ا/ت و بردن تو یک اتاق و بعد از نیم ساعت یک اقاعه دکتر امد بیرون
تهیونگ : چی شد ا/ت حالش خوبه میتونم ببینمش بیدار شده
دکتر :آقای تهیونگ ارام باشین ا/ت خانم حالش خوبه فقط یکم ضربه به بدنش وارد شده و از درد زیاد غش کرده وقتی بیدار شد میتونین ببرینش ولی هر روز باند زخم های بدنش و عضو کنیین
تهیونگ : فهمیدم و دوید رفت سمت اتاق ا/ته
😂یک تشکر هم از دکتر نکرد
تهیونگ :رفتم پیش ا/ته دیدم رو تخت نشسته و داره با انگشت هاش بازی میکنه تا من و دید گفت
ا/ت : تهیونگ
تهیونگ : بله
ا/ت : مرسی که نجاتم دادی
تهیونگ : خواهش میکنم انجام وضیفه بود
ا/ت : تهیونگ
تهیونگ : باز چیه
ا/ت : من از دیشب هیچی نخوردم گشنمه بهم غذا بده
تهیونگ : غذا بدم؟ چی میخوری؟
ا/ت : یک چیز خوشمزه
تهیونگ : باشه صورتم و نزدیک ا/ت بردم از تعجب چشماش گرد شده بود و لبام و رو لبای ا/ت گذاشت.......
ادامه دارد......
𝐭𝐡𝐞 𝐦𝐨𝐬𝐭 𝐝𝐚𝐧𝐠𝐞𝐫𝐨𝐮𝐬 𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚☆
«𝐩𝐚𝐫𝐭 𝟕»
تهیونگ : مریض (با پوزخند)
تهیونگ : تنها مریض اینجا منم و درمانم ا/تس زود ا/ت و خوب کن وگرنه این بیمارستان و رو سرت خراب میکنم
ا/ت و بردن تو یک اتاق و بعد از نیم ساعت یک اقاعه دکتر امد بیرون
تهیونگ : چی شد ا/ت حالش خوبه میتونم ببینمش بیدار شده
دکتر :آقای تهیونگ ارام باشین ا/ت خانم حالش خوبه فقط یکم ضربه به بدنش وارد شده و از درد زیاد غش کرده وقتی بیدار شد میتونین ببرینش ولی هر روز باند زخم های بدنش و عضو کنیین
تهیونگ : فهمیدم و دوید رفت سمت اتاق ا/ته
😂یک تشکر هم از دکتر نکرد
تهیونگ :رفتم پیش ا/ته دیدم رو تخت نشسته و داره با انگشت هاش بازی میکنه تا من و دید گفت
ا/ت : تهیونگ
تهیونگ : بله
ا/ت : مرسی که نجاتم دادی
تهیونگ : خواهش میکنم انجام وضیفه بود
ا/ت : تهیونگ
تهیونگ : باز چیه
ا/ت : من از دیشب هیچی نخوردم گشنمه بهم غذا بده
تهیونگ : غذا بدم؟ چی میخوری؟
ا/ت : یک چیز خوشمزه
تهیونگ : باشه صورتم و نزدیک ا/ت بردم از تعجب چشماش گرد شده بود و لبام و رو لبای ا/ت گذاشت.......
ادامه دارد......
۴۳.۱k
۰۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.