پنجشنبه عصر که می شود

پنجشنبه عصر که می شود
دست خیالت را می گیرم وباخودم بیرون میبرم
به همان پارک قدیمی
همان کافه لعنتی که دیگر هیچوقت هیچ قهوه ی بعداز تو
قهوه ی چشمانت رابرایم تداعی نکرد..
پنجشنبه ها بی قرارترم
پنجشنبه ها عاشق ترم
بااینکه نیستی ولی
درهمین نبودنت هم کلی خاطره درخیالم باتو میسازم.

#فرهاد_فرهادی
دیدگاه ها (۱)

راستش من اصلا بلد نبودم چطور باید عاشق شد، حتی نفهمیدم چطور ...

این روزها را بی تو حال بهتری دارم!این روزها در سر هوایِ دیگر...

مامیتونستیم روزهای خیلی خوبی رو داشته باشیم..روزهایی که منتظ...

‏اسکار زیبا ترین لحظه زندگی هم میرسه به وقتی که بهت میگه تو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط