هر بار پس از هر شکستنم از خودم میپرسم

هر بار پس از هر شکستنم از خودم میپرسم
چه کسی دردهای را تسکین داد
چه کسی واقعا تورا فهمید و از رنج هایت کاست؟
چه کسی وقتی از بوی تعفن خطاهای دلت زیر و رو میشد
محک دستت را گرفت و از منجلاب بیرون کشید؟
محکم اشک‌هایت را پاک کرد و گفت درستش میکنیم رفیق
وقتی تمام نامردی ها قلبت را مچاله کرده بود
آینه دستت داد و گفت
خوب و بد همینی و تو همینطور زیبایی
بلند شو و‌بجنگ برای تمام خواسته هایت
محکم باش و جا نزن
خودت برای خودت بمان
هیچ رفیقی برای تو ، تو نمیشود
آن شخص فقط خودم بودم ...

#ریحانه_رحیمی


#شیک #جذاب #خاص #عاشقانه
دیدگاه ها (۱)

هر کجا نامه‌ی عشق است، نشانِ من و توست...#هوشنگ_ابتهاج #عاشق...

شدم مثل یک قایق اوراقی که تمام زوایاشو صخره های سنگی زخمی کر...

روحِ نا آرامِ من را بودنت آرامش است...#امیر_عباس_خالقوردی #ع...

رفتیو سهمت فراموشی شدمانده ام سهمم که خاموشی شدسوختم ساختنی ...

سناریو

★Halloween surprise......#جونگین #استری_کیدزدر حال اماده شدن...

جونگکوک بدون اینکه ازت بپرسه، مچت رو گرفت و کشید سمت پله‌های...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط