یک شبانه روز با کولبران
یک شبانه روز با کولبران_۳
.
ساعت از یک بامداد گذشته است. لیدر با صدای بلندی میگوید: «بارها را آماده کنید، حرکت میکنیم». مسیر از یگانهای هنگ مرزی خالی شده است. تمام مسیر بوی حادثه میدهد. با این پیشفرض قدم برمیدارم که ممکن است در قدم بعدی مینی منفجر شود. آدم هزار بار میمیرد و زنده میشود. تصور اینگونه مرگها از ماهیت خود مرگ دهشتناکتر است. جدیترین و خانمانبراندازترین خطرات این مسیر مین و کمین است. پایت را که بلند میکنی، مطمئن نیستی که دوباره آن را بر زمین بگذاری. گَرد مرگ بر جایجای این راه مالرو نشسته است. جایی که هیچکس در قبال هیچ چیزش مسئول نیست.
#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
.
ساعت از یک بامداد گذشته است. لیدر با صدای بلندی میگوید: «بارها را آماده کنید، حرکت میکنیم». مسیر از یگانهای هنگ مرزی خالی شده است. تمام مسیر بوی حادثه میدهد. با این پیشفرض قدم برمیدارم که ممکن است در قدم بعدی مینی منفجر شود. آدم هزار بار میمیرد و زنده میشود. تصور اینگونه مرگها از ماهیت خود مرگ دهشتناکتر است. جدیترین و خانمانبراندازترین خطرات این مسیر مین و کمین است. پایت را که بلند میکنی، مطمئن نیستی که دوباره آن را بر زمین بگذاری. گَرد مرگ بر جایجای این راه مالرو نشسته است. جایی که هیچکس در قبال هیچ چیزش مسئول نیست.
#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
- ۱۱۶
- ۲۷ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط