چند پارتی
#چند_پارتی
Part5
یونگی:سلاممممم ما اومدیمممممم
ته:سلام او شما خواهر یونگی هستین سلام
ات :سلام
ته:اوووو نامجون میبینم
نامجون:زر نزن
یونگی:خب بچه ها این خواهر منه که از این به بعد با ما زندگی میکنه
همه:خوش اومدی
ات:مرسی
اگه میشه منو دیگه بزاری زمین
نامجون:اوه اوکی
یونگی :بیا از این طرف من اتاقم با اینگه دو نفرست کلی تکی میخوابم
ات:اوکی
یونگی: دراز بکش تا بیام
ات:من خوبم
یونگی :حرف نباشه
ات:پس پیشمم بخواب
یونگی:باشه
و دوتاشون خوابیدن
در همین حین پیش بقیه اعضا
جیمین:میبینم عاشق شدی
نامجون:کی
جین :عمم تو دیگه
نامجون:من
جی هوپی:ای بابا اینطوری نکن ما که فهمیدیم تو عاشق شدی فقط باید بهم برسونیمتون
کوک:باید برای یک مثله ای با ات بری بیرون ماهم به یونگی میگم عاشق شدی
نامجون:نه نه نه نه یونگی خیلی رو خواهرش حساسه کلمو میکنه
ته:پس باید بهش ثابت کنی که مراقب خواهرش هستی
نامجون :چطوری
جی هوپ:چطوری نداره مثلا اکه میخواست بیفته کمکش کن اینجور چیزا
نامجون:اها باشه
پرش زمانی به چند روز بعد...................................................................
یونگی ویو
تو این چند روز حال ات خوب شده و قراره بریم از مامان و بابا شکایت کنیم
یونگی:اتتتتت صبحونه خوردی(بلند)
ات:ارهههههه(بلند)
یونگی: بیاااا حاضر شو بریمنمم(بلند)
ات:کجاااااااااااااااا(بلند)
یونگی:دادگاههههه(بلند)
ات:باشهههه الان میامممممم(بلند)
رفتم تو حال ات از سره سفره بلند شد تا خواست بره لباس بپوشه گوشیم زنگ خورد
شرط پارت بعد
لایک ۸
کامنت۸
#درخواستیـــ
Part5
یونگی:سلاممممم ما اومدیمممممم
ته:سلام او شما خواهر یونگی هستین سلام
ات :سلام
ته:اوووو نامجون میبینم
نامجون:زر نزن
یونگی:خب بچه ها این خواهر منه که از این به بعد با ما زندگی میکنه
همه:خوش اومدی
ات:مرسی
اگه میشه منو دیگه بزاری زمین
نامجون:اوه اوکی
یونگی :بیا از این طرف من اتاقم با اینگه دو نفرست کلی تکی میخوابم
ات:اوکی
یونگی: دراز بکش تا بیام
ات:من خوبم
یونگی :حرف نباشه
ات:پس پیشمم بخواب
یونگی:باشه
و دوتاشون خوابیدن
در همین حین پیش بقیه اعضا
جیمین:میبینم عاشق شدی
نامجون:کی
جین :عمم تو دیگه
نامجون:من
جی هوپی:ای بابا اینطوری نکن ما که فهمیدیم تو عاشق شدی فقط باید بهم برسونیمتون
کوک:باید برای یک مثله ای با ات بری بیرون ماهم به یونگی میگم عاشق شدی
نامجون:نه نه نه نه یونگی خیلی رو خواهرش حساسه کلمو میکنه
ته:پس باید بهش ثابت کنی که مراقب خواهرش هستی
نامجون :چطوری
جی هوپ:چطوری نداره مثلا اکه میخواست بیفته کمکش کن اینجور چیزا
نامجون:اها باشه
پرش زمانی به چند روز بعد...................................................................
یونگی ویو
تو این چند روز حال ات خوب شده و قراره بریم از مامان و بابا شکایت کنیم
یونگی:اتتتتت صبحونه خوردی(بلند)
ات:ارهههههه(بلند)
یونگی: بیاااا حاضر شو بریمنمم(بلند)
ات:کجاااااااااااااااا(بلند)
یونگی:دادگاههههه(بلند)
ات:باشهههه الان میامممممم(بلند)
رفتم تو حال ات از سره سفره بلند شد تا خواست بره لباس بپوشه گوشیم زنگ خورد
شرط پارت بعد
لایک ۸
کامنت۸
#درخواستیـــ
۲.۴k
۲۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.