پارت ۱
پارت ۱
《فیک اسمات مدرسه ای 》
تهیونگ و ا.ت
ویو ا.ت
واااای نهههه حالت نشسته شدم زنگ گوشیمو قطع کردم هووف امروز اولین روز دانشگاه یه دوش گرفتم موهامو درست کردم یه ارایش کم کردم چون به ارایش نیازی نداشتم لباس پوشیدم به سمت ایستگاه اتوبوس رفتم سوار اتوبوس شدم دم در دانشگاه پیاده شدم واو دانشگاه چه حیاط بزرگی داره از پله ها بالا رفتم تو سالن داشتم میرفتم یه دقیقه پشتمو کردم پشت سرمو نگاه کنم که یهو یه چیزی برخورد کردم سرمو برگردوندم نگاه کردم یه پسر رو دیدم که حدود ۶ تا پسر دیگه هم پشت سرش بودن
... : هی معلومه حواست کجاست ؟
ا.ت : اممم...خیلی ببخشید حواسم نبود
... : همین حواسم نبود ؟
ا.ت :خوب معذرت خواهی کردم دیگه جنبه داشته باش
... : عههه....زبون هم داری
ا.ت : نه مثل تو لالم
... : دختر کوچولو میدونی من کیم
ا.ت : پشه عمت ؟
یهو صدای خنده اونایی که دورمون بودن بلند شد
... : من مسخره میکنی
دستشو اورد بالا که بهم سیلی بزنه که یهو
میدونم کمه ولی ببخشید امروز باید دوتا پارت اپ کنم
فعلا لایک کامنت بزارید تا پارت بعدی رو اپ کنم
《فیک اسمات مدرسه ای 》
تهیونگ و ا.ت
ویو ا.ت
واااای نهههه حالت نشسته شدم زنگ گوشیمو قطع کردم هووف امروز اولین روز دانشگاه یه دوش گرفتم موهامو درست کردم یه ارایش کم کردم چون به ارایش نیازی نداشتم لباس پوشیدم به سمت ایستگاه اتوبوس رفتم سوار اتوبوس شدم دم در دانشگاه پیاده شدم واو دانشگاه چه حیاط بزرگی داره از پله ها بالا رفتم تو سالن داشتم میرفتم یه دقیقه پشتمو کردم پشت سرمو نگاه کنم که یهو یه چیزی برخورد کردم سرمو برگردوندم نگاه کردم یه پسر رو دیدم که حدود ۶ تا پسر دیگه هم پشت سرش بودن
... : هی معلومه حواست کجاست ؟
ا.ت : اممم...خیلی ببخشید حواسم نبود
... : همین حواسم نبود ؟
ا.ت :خوب معذرت خواهی کردم دیگه جنبه داشته باش
... : عههه....زبون هم داری
ا.ت : نه مثل تو لالم
... : دختر کوچولو میدونی من کیم
ا.ت : پشه عمت ؟
یهو صدای خنده اونایی که دورمون بودن بلند شد
... : من مسخره میکنی
دستشو اورد بالا که بهم سیلی بزنه که یهو
میدونم کمه ولی ببخشید امروز باید دوتا پارت اپ کنم
فعلا لایک کامنت بزارید تا پارت بعدی رو اپ کنم
۴۱.۲k
۲۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.