پارت هفتم رمان "عشق دختر یخی"
پارت هفتم رمان "عشق دختر یخی"
نور سنگ به شدت درخشانتر شد و ناگهان، یک موج انرژی از آن آزاد شد. آسا احساس کرد که طلسمی که سالها بر او حاکم بود، در حال شکستن است. او با تمام وجودش دعا کرد که عشق را پیدا کند و از این طلسم رهایی یابد.
آیا آنها میتوانستند بر طلسم غلبه کنند و عشق را در زندگیشان پیدا کنند؟ آیا این سفر به آنها کمک میکرد تا به یکدیگر نزدیکتر شوند؟
---
امیدوارم پارت ششم هم برات جذاب بوده باشه! اگر دوست داری ادامهاش رو بنویسم یا نظری داری، حتماً بگو! 😊
نور سنگ به شدت درخشانتر شد و ناگهان، یک موج انرژی از آن آزاد شد. آسا احساس کرد که طلسمی که سالها بر او حاکم بود، در حال شکستن است. او با تمام وجودش دعا کرد که عشق را پیدا کند و از این طلسم رهایی یابد.
آیا آنها میتوانستند بر طلسم غلبه کنند و عشق را در زندگیشان پیدا کنند؟ آیا این سفر به آنها کمک میکرد تا به یکدیگر نزدیکتر شوند؟
---
امیدوارم پارت ششم هم برات جذاب بوده باشه! اگر دوست داری ادامهاش رو بنویسم یا نظری داری، حتماً بگو! 😊
۱.۲k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.