تویی که هنوز ادعا میکنیعاشقیوهیچ ربطی به اجبار نداریب
تویی که هنوز ادعا میکنی،عاشقی،وهیچ ربطی به اجبار نداری،بزار پس من هم از عشق وعلاقه و ارزشی که برای تو قاعل شدم،چه میزان بوده،من سالها دستم رو از عشق ومحبت شسته بودم،نظاره گر ورقاص کسی که حتی لقب انگل حیف هست براش،فقط مونده بودم،که اخر این قصه،یک درصد،مرام داره یا نه، وچه شکلی،میشه،،تا اینکه،زمزه ای توی گوشم خوانده میشداز عشق و منی که تشنه،عشق حقیقی بودم،صبرو تحمل فراتر از ایوب،گرفتم،و درپاسخ هر سوالی درجواب گنگ و نامعلوم جواب میدادم،که مثلا متوجه نشدم،ولی در لابلای،مزاح کردنم،راهنمایی،میکردم،اینو هم خوب میفهمیدم که میفهمه،ولی جوری رفتار کرد که انگاری کینه ای داره که من بی خبرم،و توی که رفتار،و گفتگوی منو باش پنهانی میدیدی خوب میدونی،برخوردم یا رفتار کلامی من،از شرایطی که او درست میکرد،بوده،بازی با روح و روان،منم رقصیدم،خیلی جاها کم اوردم،مستقیم،درخواست پایان رابطه کردم،ولی جوری رفتار وبرخورد کرد،که،بازم صبر و حوصله رو در پیش گرفتم،و فقط بخاطر دو دلیلی که داشتم یکی بچه هام بود،دوم صدای غریبه ای که برام از همه کس،شیرین،و اشنا،میرسید،تحمل کردم،تا اونجایی که،حتی شاهد جلوگیری از رزق و روزی بچه هام بودم،و تا اخرین ضربه رو هم که زدن،فقط خندیدم،در حالی که،خیلی زمانها میتونستم،دونه دونه نابودکنم،بدون اینکه حتی متوجه بشن،کارمن بوده،وفقط هر سازی زدن رقصیدم بجز رزقی که حق بچه هام بود،با چنگ و دندون مخفی کردم،😏😏😏😌😌و از ۳سال پیش تا حالا،ترکیب برنامه زوم شده رو شکار و بدست اوردن،تکه گوشت به دست گربه،،ساده تر بگم از من یه گربه ساختی و از خودتون،تکه گوشتی برای شکار کردن،،😌😌😌
درواقع ایراد از منه که زیادی،،نقش ادمه،ساده لوح رو بازی کردم،و هنوز هم من سرازکارتو در نمیارم،صادقانه بگم،اونایی که کامل اگاه هست،ممکنه خیلی ها تون هنوز،مغزتون تکامل،نیافته،لطفا با یه انسان،کاملا پخته درمیون بزار،و اگه مفهمید،عشق بوده نه ساده لوحی،و اونگاه واقعا،اگه حس،عاطفه توی وجودت باشه،دیگه حتی یک ثانیه،به افکار،و راه حل دیگران توجه نمیکنی،،
تو شرمنده نباش این منم که شرمنده بند بند وجودتکه تکه ام شدم،چراکه مسیری رو ساختم،که،اون غریبه ای که قشنگ ترین،جملاتی از عشق برام جوری تعریف میکردکه مثل یک،حکایت،لیلی ومجنون یا شیرین و فرهاد،بنظر میرسید،بزرگ سازی من اشتباه بوده، 😔😔😔😔😔
درواقع ایراد از منه که زیادی،،نقش ادمه،ساده لوح رو بازی کردم،و هنوز هم من سرازکارتو در نمیارم،صادقانه بگم،اونایی که کامل اگاه هست،ممکنه خیلی ها تون هنوز،مغزتون تکامل،نیافته،لطفا با یه انسان،کاملا پخته درمیون بزار،و اگه مفهمید،عشق بوده نه ساده لوحی،و اونگاه واقعا،اگه حس،عاطفه توی وجودت باشه،دیگه حتی یک ثانیه،به افکار،و راه حل دیگران توجه نمیکنی،،
تو شرمنده نباش این منم که شرمنده بند بند وجودتکه تکه ام شدم،چراکه مسیری رو ساختم،که،اون غریبه ای که قشنگ ترین،جملاتی از عشق برام جوری تعریف میکردکه مثل یک،حکایت،لیلی ومجنون یا شیرین و فرهاد،بنظر میرسید،بزرگ سازی من اشتباه بوده، 😔😔😔😔😔
- ۷۷۰
- ۲۰ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط