NHR
NHR
اگر رندی و می نوشی بیا میخانه ای داریم
وگر تو عشق می بازی نکو جانانه ای داریم
اگر از عقل می پرسی ندارد نزد ما قدری
وگر مجنون همی جویی دل دیوانه ای داریم
درین خلوتسرای دل نشسته دلبری با ما
هزاران جان فدای او که خوش میخانه ای داریم
تو گر گنجی همی جویی درآ در کنج دل با ما
که گنج ما بود معمور و در ویرانه ای داریم
همه غرقیم و سرگردان درین دریای بی پایان
ولیکن هر یکی از ما نکو دردانه ای داریم
چنین جایی که ما داریم به نزد او چه خواهد بود
برای شمع عشق او عجب پروانه ای داریم
خرابات است و ما سرمست و سید جام می بر دست
درین میخانه ی باقی،می مستانه ای داریم
اگر رندی و می نوشی بیا میخانه ای داریم
وگر تو عشق می بازی نکو جانانه ای داریم
اگر از عقل می پرسی ندارد نزد ما قدری
وگر مجنون همی جویی دل دیوانه ای داریم
درین خلوتسرای دل نشسته دلبری با ما
هزاران جان فدای او که خوش میخانه ای داریم
تو گر گنجی همی جویی درآ در کنج دل با ما
که گنج ما بود معمور و در ویرانه ای داریم
همه غرقیم و سرگردان درین دریای بی پایان
ولیکن هر یکی از ما نکو دردانه ای داریم
چنین جایی که ما داریم به نزد او چه خواهد بود
برای شمع عشق او عجب پروانه ای داریم
خرابات است و ما سرمست و سید جام می بر دست
درین میخانه ی باقی،می مستانه ای داریم
۱.۸k
۱۸ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.