آموختم که هیچ دارویی

آموختم که هیچ دارویی ،
نمیتواند همچون " اُمید "
آدمی را ایستاده نگه دارد !
آموختم که در همه حال
و همه وقت باید عشق ورزید
حتی در زمان خستگی ، بیماری و یاس
آموختم که جنگیدن همیشگی برای نداشته ها
چشم ها را به روی داشته هایمان می بندد
گاهی باید با خیالی آسوده زندگی کرد
رها از هر نبردی و شکستی 
آموختم که هیچ دارویی ،
نمیتواند همچون "اُمــــــید"
آدمی را زنده نگه داشته باشد !
زندگی بیاورد ، عشق ببخشد
دیدگاه ها (۳)

بر می‌گردیم به روزهای خوب،دوباره شب‌های تابستان می‌رسد،تلویز...

زمان برای آنان که انتظار می کشند بسیار کند می گذردبرای آنان ...

نمی دانم که این انحنای کوچک چه قدرتی داردولی این را میدانم ک...

لحظه ی دیدنت انگار که یک حادثه بودحیف چشمان تو این حادثه را ...

آموختم که هیچ دارویی ،نمیتواند همچون " اُمید "آدمی را ایستاد...

امروز از زاویه‌ی دیگری می‌نویسم.قبلاً یه جایی نوشته بودم چقد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط