یک ماه بعد
یک ماه بعد
+تو این یک ماه همه چی بهتر شد و من به ویلچر عادت کردم البته اونقدر نه اعضا هم که کارشونو برای یه چند ماه اوردن داخل خونه چونکه اونا رئیس شرکت هستن زیر دستاشون هستن داشتم نقاشی میکشیدم که تشنم شد از اونجایی که روی تخت بودم اومدم خم بشم که
ویو پسرا
کوک: اره بابا
ته:راستی کوکی دوست دخترت رو امشب نمیاری
کوک:چرا می خوام با جنی اشناش کنم
(داشتن حرف میزدن که یه صدای بلند اومد )
شوگا:از اتاق جنی نبود(نگران)
کوک:اره بریم ببینیم چی شد
∆پسرا رفتن توی اتاق که دیدن جنی افتاده و شیشه دستشو بریده چون موقع برداشتن لیوان افتاد زمین و جنی هم افتاد زمین دستش رفت داخل شیشه)
ته:جنی عزیزم چیشده
+هق د...دستم
نامی:خیلی بد بریده
جین:من که دکترم بیا درمانش کنم
∆خلاصه دیگه دستش درمان کردن و شب شد و دوست دخترای اعضا اومدن (بگم که سه تاشون سلیطن ولی بقیشون دوست صمیمی جنی هستن)
(اسماشون شوگا:میرا دوست جنی/ کوک:لارا سلیطس / ته:لیا دوست جنی/ جین:جه می سلیطس/ نامی:جیسو دوست جنی /جیمین:هه ری دوست جنی /هوپی:لنی سلیطس )
شوگا:سلاممم من اومدم
+سلام داداش عه لیا جیسو هه ری اینجا چیکار میکنید اینا کین
نامی:کوچولو اروم بگیر اینا دوست دخترای اعضان
لنی:سلام اسم من لنی هستش دوست دختر جیهوپم(یه طوری انگار چندش مانند)
+سلام سلام
خب یکم نشستن جیسو و هه ری و لیا داشتن همینطور صحبت میکردن که یهو ساکت شدن که لارا گفت اروم به لنی ولی از گوش جیسو دور نموند
ل. نگاش کن دختره ویلچریه
ل هه کاش میمرد اصلا
ل جامونو گرفته
جیسو:بلند شد و زد تو گوشش
ل.چته وحشی
جیهوپ:جیسو چرا اینکارو کردی
+تو این یک ماه همه چی بهتر شد و من به ویلچر عادت کردم البته اونقدر نه اعضا هم که کارشونو برای یه چند ماه اوردن داخل خونه چونکه اونا رئیس شرکت هستن زیر دستاشون هستن داشتم نقاشی میکشیدم که تشنم شد از اونجایی که روی تخت بودم اومدم خم بشم که
ویو پسرا
کوک: اره بابا
ته:راستی کوکی دوست دخترت رو امشب نمیاری
کوک:چرا می خوام با جنی اشناش کنم
(داشتن حرف میزدن که یه صدای بلند اومد )
شوگا:از اتاق جنی نبود(نگران)
کوک:اره بریم ببینیم چی شد
∆پسرا رفتن توی اتاق که دیدن جنی افتاده و شیشه دستشو بریده چون موقع برداشتن لیوان افتاد زمین و جنی هم افتاد زمین دستش رفت داخل شیشه)
ته:جنی عزیزم چیشده
+هق د...دستم
نامی:خیلی بد بریده
جین:من که دکترم بیا درمانش کنم
∆خلاصه دیگه دستش درمان کردن و شب شد و دوست دخترای اعضا اومدن (بگم که سه تاشون سلیطن ولی بقیشون دوست صمیمی جنی هستن)
(اسماشون شوگا:میرا دوست جنی/ کوک:لارا سلیطس / ته:لیا دوست جنی/ جین:جه می سلیطس/ نامی:جیسو دوست جنی /جیمین:هه ری دوست جنی /هوپی:لنی سلیطس )
شوگا:سلاممم من اومدم
+سلام داداش عه لیا جیسو هه ری اینجا چیکار میکنید اینا کین
نامی:کوچولو اروم بگیر اینا دوست دخترای اعضان
لنی:سلام اسم من لنی هستش دوست دختر جیهوپم(یه طوری انگار چندش مانند)
+سلام سلام
خب یکم نشستن جیسو و هه ری و لیا داشتن همینطور صحبت میکردن که یهو ساکت شدن که لارا گفت اروم به لنی ولی از گوش جیسو دور نموند
ل. نگاش کن دختره ویلچریه
ل هه کاش میمرد اصلا
ل جامونو گرفته
جیسو:بلند شد و زد تو گوشش
ل.چته وحشی
جیهوپ:جیسو چرا اینکارو کردی
- ۴.۲k
- ۲۷ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط