ستاره‌ها رفته‌اند

...
نگـار من شکوفـه‌ای چـو زندگی شکفتنی
به‌شعر من ترانه‌ای چه‌روشنی وخواندنی

بهـانه‌ای که غمزه‌ات نشسته بر کلام شب
چـو رود برده‌ای دلـم تو دلـبری تو رهزنی

مـیان عاشقانه‌ها همـان شبی که سـوخته
ولی تـو اوج زندگی تـو شب چراغ روشنی

بیـا و شکوه کم کن و نظر به عاشقت نما
که این ترانه اشک شـد بهـار شد ستودنی

ببین که دل شکسته‌ام میان این غبار غم
بمان که عطر بودنت شد آن نوای ماندنی

اگر چه کوچه خسته و دل اسیر خسته‌تر
ولی‌به‌عشق زنده‌ام در این‌شب شکستنی

سـتاره‌ها رفته‌اند فقط تویی که مانده‌ای
من وسکوت‌وانتظار تویی‌که زنگ‌می‌زنی

به‌شوق دیدن رخت چـه روزها نسـوختم
دوباره قنچه کـرده‌ای چنان غزل سرودنی

تمام لحظه‌های من شده به رنگ چشم تو
میان گرگ‌ومیش‌عصرتوچون‌شب رسیدنی
#ندا
#سروده_های_عاشقانه
دیدگاه ها (۸)

چشم مهتاب

شوره‌زار عشق

اربعین حسین علیه السلام

احمق‌های‌خودخواه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط