وقتی که در نماز نشستن قیام شد

وقتی که در نماز نِشستن قیام شُد،
وقتی تـــمامِ من به تمامَن تـمام شُد،

وَقتی شِکَست بُغض و غُرورَم گِلایه کرد
وَقتی که گُفت و گــــوی دِلَـم بی کَلام شُد

شَستَم خبر دهد که چه آمد به روزِ من
وقتی جَــوابِ جَـهلِ تو با آن سـلام شُد

با رَفتَنَت دوباره خودَم را شِناختَم؛
وَقتی که با خودَم، خودِ مَن هَم کَلام شُد

دیوانه خوانده اند مَرا عاقِلان شَهر
دیوانه نیست عاشِق اگر سَرد و رام شُد

روزی نَظَر به روی تو بَر ما حَلال بود
با رَفتَنَت حَلالِ خُدا هَم حَرام شُد
دیدگاه ها (۱)

این، یک جنون منطقیست که می‌خواهمت هنوزحسی به غیرِ عاشقی‌ست ک...

اشعار من حس تنت را دوست دارد یک مثنوی از بودنت را دوست دارد ...

دلم تنگ است و میدانم تو دیگر برنمیگردی بمانم هرچه خیره پشتِ ...

تو کجایی سهراب؟خانه ی دوست فروریخت سرم!آرزویم را دستی دزدید!...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط