اشعار من حس تنت را دوست دارد

اشعار من حس تنت را دوست دارد

یک مثنوی از بودنت را دوست دارد

اشعار من وقتی که بایاد تو مستم

گل میکند بوسیدنت رادوست دارد

اشعارمن با پچ پچ باران و طوفان

آغوش هم رقصیدنت را دوست دارد

شعرم کنار روح مولانای شعرت

آرامش چرخیدنت را دوست دارد

یعقوب چشمانم برای دیدن تو

هرگوشه پیراهنت را دوست دارد

شعری بسوزان زیر پای شعرهایم

شعرم صدای ماندنت رادوست دارد
دیدگاه ها (۱)

من را مشایعت کن با بوسه تا جهنمآن سوی رستگاری تو آتشی و من ه...

شبى در حسرتت، آرام ،ميميرمپريشانم، پريشان بوده تقديرمچرا هست...

این، یک جنون منطقیست که می‌خواهمت هنوزحسی به غیرِ عاشقی‌ست ک...

وقتی که در نماز نِشستن قیام شُد،وقتی تـــمامِ من به تمامَن ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط