من سالی به دوازده ماه توی حیاط

من سالی به دوازده ماه توی حیاط

پدریم هستم


واسه همین حسرتشو نمی کشم


حسرت یه حیاط دیگه ای رو می

کشم


حتی گاهی حسرت فامیل رو

می کشم

من حسرت دیدن عشقمو می کشم

اره حسرت می کشم


ولی بادروغ ودقل نمی خوام که

بهش برسم


به عشق ❤


می خوام باعشق برسم 😘


حسرت صحبت های خانوادگی را


هم ندارم


حسرت خوشی جمع هرشبی رادارم


حسرت یک لحظه ناهارخوردن


با ارامش رادارم


حسرت یک صبحانع بدون اوقات

تلخی دارم


بدون اوقات تلخی

آره من جفنگ وسبک سرو حسرتی


حیاط پدریم نیستم


من فکرم سمت عشقه و


عشق توی وجودم احاطه شده


عشق توی وجودم احاطه شده


من افتاب مهتاب ندیده هستم


یعنی چی؟

یعنی این که ندیدم کسای راکه

عشق انها دروجودم نهادینه شده


ندیدم


نه؛ هرگز ندیدم


آرزو هام عیب نیست


جلوی هرکس ای نباید بگم

این عیبه


این عیبه


حتی اگه بگه

من خانوادت هستم


هرچی داشتم


هرچی دارم


نوش جونم باید بشه


چون ارزش خودم بیشتر از مطاعی

هست که واسم تهیه بشه


چون هنوز مطاعی که باب میلم

باشه

نیست


که نیست


من حتی حسرت دیدن عشقمو


می کشم 🎹🎤🌙🌸🎸🫶🏠


#ملیحه#ادبیات#داستان نویس#-#دلبر#