دوباره آمده ای

دوباره آمده ای
اینبار شیرین تر از قبل دروغ می بافی
زیرکانه تر لبخند می زنی و دلبرانه تر ناز می کنی !
اما نازنین بعد از رفتنت دلم مرد
و خیلی وقت است که مغزم تصمیم می گیرد نه دلم !
پس لوند و دلبرانه که هیچ عاشقانه و صادقانه هم که بیایی من دیگر نیستم !
دیدگاه ها (۴)

✹ واســـم مهــــم نیـــس✹ کـــه بقــیه ➡➠➟✹ در مـــوردم چــے...

مَنـــ حُوصـلَمـ ســر رفـــتهــــــــــــــ

ωـاعتها زیر כوش بـہ ڪاشے هاے פماҐ פֿـیرـہ مے شوҐغذایم را ωــر...

درس بدم تشریف بیارید یه چای دور هم بزنیم...؟قلم کاغذ دستت با...

صحچپتر ۱۱ _ دفتر خاطرات پنهانشب...آسایشگاه در سکوتی فرو رفته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط