خستهام خیلی خسته حوصلهی هیچ چیز و هیچکس را ندارم

خسته‌ام، خیلی خسته... حوصله‌ی هیچ چیز و هیچ‌کس را ندارم، دلم دغدغه و رفاقت و هم‌صحبتی نمی‌خواهد. فقط کنج آرامی می‌خواهم و لختی سکون.
بیزارم از هیاهوی نامفهوم زمان، بیزارم از حرف‌ها، صداها، آمدن‌ها، رفتن‌ها.
می‌خواهم به حال خودم باشم، فراموش شوم، نباشم.
می‌خواهم کسی کاری به کارم نداشته باشد، که نه حوصله‌ی لبخند دارم، نه اشک، نه سفر، نه فکر کردن...
می‌خواهم بخوابم...

#نرگس_صرافیان_طوفان
دیدگاه ها (۱)

قدیم‌ترها همیشه علاجی برای هر دردی بود، مثل روغن چرخ خیاطی ب...

جهان پر از رنج است با این حال اما درختان گیلاس شکوفه میدهند....

ما انسانها بی پروا شده بودیم!مغرور و طغيانگر؛تا اينكه ذره ای...

شد شد ...نشد يک ون می خرم،می‌روم و هرگز هم به این‌جا بر نمی ...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط