نیم ساعت پیش

نیم ساعت پیش
خدا را دیدم
قوز کرده
با پالتوی مشکی بلندش
سرفه کنان
در حیاط
از کنار دو سرو سیاه گذشت
و رو به ایوانی
که من ایستاده بودم آمد
آواز که خواند
تازه فهمیدم
پدرم را با او اشتباهی گرفته ام

✍🏼حسین پناهی
☕️
دیدگاه ها (۰)

«زندگی» و «زمان» معلم‌های شگفت‌انگیزی هستند«زندگی» به ما می ...

هر آدمی تــــــــو قــــلـبـش♥️ یـــــــہ ««آرزو»» د...

❤️ تو خوب باش..👈 حتی اگر اطرافیانت خوب نیستند.💙 تو خوب باش.....

به پدر و مادرتان عشق بورزید.ما اغلب آنقدر سرگرم بزرگ شدن هست...

Part ¹³¹ا.ت ویو:دست از نگاه کردن کشیدم و دوباره در افکار خود...

هیچ وقت عاشق نشو وابسته نشو دل نبند چرا؟چون مثل من میشی حالا...

P¹¹ویو تینا از خواب با صدای دوش حمام بیدار شدم - آه دوباره ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط