نیم ساعت پیش
نیم ساعت پیش
خدا را دیدم
قوز کرده
با پالتوی مشکی بلندش
سرفه کنان
در حیاط
از کنار دو سرو سیاه گذشت
و رو به ایوانی
که من ایستاده بودم آمد
آواز که خواند
تازه فهمیدم
پدرم را با او اشتباهی گرفته ام
✍🏼حسین پناهی
☕️
خدا را دیدم
قوز کرده
با پالتوی مشکی بلندش
سرفه کنان
در حیاط
از کنار دو سرو سیاه گذشت
و رو به ایوانی
که من ایستاده بودم آمد
آواز که خواند
تازه فهمیدم
پدرم را با او اشتباهی گرفته ام
✍🏼حسین پناهی
☕️
- ۴۲۸
- ۰۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط