امــــام رئـــــوفتشنه ی جرعه ای از آب زلال حرممکه به هم پایه ی آن چشمه ی زمزم هم نیستمتوسل شده ام تا که بیایم مشهدنکند بند دخیلم گرهش محکم نیست