چشمای قشنگ تو
#part50
چشمای قشنگ تو✨
دیانا:چه با ادب شدی محراب
محراب:میخوای بی ادب شم؟
دیانا:نه نه نه
محراب:افرین غذاتو بخور
مهشاد:ایییی دیانا پاتو بر دار
دیانا:من یکی دارم واسه ی تو🙂🔪
مهشاد:کفشم کثیف شدددد
متین:خوبی مهشاد؟
مهشاد:ن....
دیانا:آره خوبه
مهشاد:....
دیانا:مگه نه؟😄
مهشاد:آره آره خوبم
متین:پایه اید بعد غذا بریم ساحل؟
همه:ارهههههه
تنها نشسته بودن روی سنگ بزرگی
هوا گرمی خاصی داشت
تاریکی دریا خیلی قشنگ بود
نور کشی که ته دریا بود شبیه ستارهاس
نگاهی به بقیه انداختم زیاد دور نبودن
دیانا:بچه ها اونجا قایق هست بریم سوار شیم؟
نیکا:الان.؟؟؟
دیانا:همه سوار شدن بیاین دیگه
محراب:آره بنظرم خوبه
ارسلانم:منم موافقم
متین:پس بریمممم
سوار شدیم شب خیلی قشنگ بود
پیش مهشاد نشستم
دیانا :خوبی؟
مهشاد: آره
دیانا:پس بخند
مهشاد:خوبممم
دیانا:قلقلکش دادم
مهشاد:وایی دیانا نکن😂
مهشاد:دیانا تروخدااا😔😂
مهشاد:دیاناااااااا
دیانا:مهشاد عقب عقب میرفت که پاهاش گیر کرد به لبه ی قایق
دیانا:مهشاااااد
همه اومدن سمت مهشاد قایق یه وری شد
مرده:مواظب باشید بیاین اینور تعادل قایق بهم میخوره
مهشاد:کمککککک😭
دیانا:مهشاد غلط کردم دستتو بده
ارسلان:بیا اینور دیانا مهشاد شنا بلد نیست
مرده:نگران نباشید لباس غریق نجات داره
مهشاد:تروخدااااا😭😭😭
ارسلان:دستمو بگیررررر
مهشاد:اییی پام گیر کرده به یه چیزی
یهو قایق راه افتاد
محراب:چیکارررررر میکنییییی
متین:وایسااااااا
مرده:نمیدونم چرا موتورش خراب شدههه
دیانا:هیییین ارسلانننن نپر تو اببببب
مرده:چیکار میکنی اقاااا؟
نیکا:عمق اینجا چقدره؟😭
مرده:3متر
نیکا:یا خدااا😭😭
مرده:الووو 2نفر افتادن تو آب بیاین کمک
دیانا:مهشاااد😭😭
چشمای قشنگ تو✨
دیانا:چه با ادب شدی محراب
محراب:میخوای بی ادب شم؟
دیانا:نه نه نه
محراب:افرین غذاتو بخور
مهشاد:ایییی دیانا پاتو بر دار
دیانا:من یکی دارم واسه ی تو🙂🔪
مهشاد:کفشم کثیف شدددد
متین:خوبی مهشاد؟
مهشاد:ن....
دیانا:آره خوبه
مهشاد:....
دیانا:مگه نه؟😄
مهشاد:آره آره خوبم
متین:پایه اید بعد غذا بریم ساحل؟
همه:ارهههههه
تنها نشسته بودن روی سنگ بزرگی
هوا گرمی خاصی داشت
تاریکی دریا خیلی قشنگ بود
نور کشی که ته دریا بود شبیه ستارهاس
نگاهی به بقیه انداختم زیاد دور نبودن
دیانا:بچه ها اونجا قایق هست بریم سوار شیم؟
نیکا:الان.؟؟؟
دیانا:همه سوار شدن بیاین دیگه
محراب:آره بنظرم خوبه
ارسلانم:منم موافقم
متین:پس بریمممم
سوار شدیم شب خیلی قشنگ بود
پیش مهشاد نشستم
دیانا :خوبی؟
مهشاد: آره
دیانا:پس بخند
مهشاد:خوبممم
دیانا:قلقلکش دادم
مهشاد:وایی دیانا نکن😂
مهشاد:دیانا تروخدااا😔😂
مهشاد:دیاناااااااا
دیانا:مهشاد عقب عقب میرفت که پاهاش گیر کرد به لبه ی قایق
دیانا:مهشاااااد
همه اومدن سمت مهشاد قایق یه وری شد
مرده:مواظب باشید بیاین اینور تعادل قایق بهم میخوره
مهشاد:کمککککک😭
دیانا:مهشاد غلط کردم دستتو بده
ارسلان:بیا اینور دیانا مهشاد شنا بلد نیست
مرده:نگران نباشید لباس غریق نجات داره
مهشاد:تروخدااااا😭😭😭
ارسلان:دستمو بگیررررر
مهشاد:اییی پام گیر کرده به یه چیزی
یهو قایق راه افتاد
محراب:چیکارررررر میکنییییی
متین:وایسااااااا
مرده:نمیدونم چرا موتورش خراب شدههه
دیانا:هیییین ارسلانننن نپر تو اببببب
مرده:چیکار میکنی اقاااا؟
نیکا:عمق اینجا چقدره؟😭
مرده:3متر
نیکا:یا خدااا😭😭
مرده:الووو 2نفر افتادن تو آب بیاین کمک
دیانا:مهشاااد😭😭
۲.۰k
۱۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.