🩸🌑پارت 24🌑🩸
🩸🌑پارت 24🌑🩸
پرش زمانی به هتل🖤🌫
ویو لیا))
از خواب بیدار شدم دیدم بچه ها نیستن سری کوکو بیدار کردم رفتیم پیش نایلی فکر کردیم بچه هارو نایلی بورده ولی پیشه نایلی نبودن کوک سری زنگ زد چنتا از دوستاش که دوربینای هتل رو چک کنن
پرش زمانی به 10 مین بعد🌫🖤
ویو کوک))
بعدز 10مین بچه ها زنگ زدن علامت دوستای کوک:)
کوک: سلام چی شد(نگران)
:): دیدیم یک زن بچه هارو از هتل برده سمت دریا
کوک: مرسی
بعد با لیا و نایلی رفتیم سمت دریا رسیدیم دیدیم زنه وایساده یه لباس پاره تنش بود
یهو لیا داد زد بچه هامو بده
ویو لیا))
لیا: عوزی بچه هامو بده
دوییدم سمتش و گرفتمش بچه هارو به زور از دستش گرفتم دادم نایلی نایلی رفت تو ماشین و من تا جایی که میتونستم زدمش و بعدم انداختیمش تو دریا و رفتیم هتل خیلی نگران بودم به بچه ها شیر دادم و خوابوندمه شون بعد وایسادم بالا سره شون خیلی خوابم میومد اما باید برای اینکه دوباره این اتفاق نیوفته بالا سره شون وایسم ...... ادامه دارد
ادمین))
ببخشید کم شد خیلی خوابم میاد
حمایت⭐کوووو♡☆
بای✦✧
پرش زمانی به هتل🖤🌫
ویو لیا))
از خواب بیدار شدم دیدم بچه ها نیستن سری کوکو بیدار کردم رفتیم پیش نایلی فکر کردیم بچه هارو نایلی بورده ولی پیشه نایلی نبودن کوک سری زنگ زد چنتا از دوستاش که دوربینای هتل رو چک کنن
پرش زمانی به 10 مین بعد🌫🖤
ویو کوک))
بعدز 10مین بچه ها زنگ زدن علامت دوستای کوک:)
کوک: سلام چی شد(نگران)
:): دیدیم یک زن بچه هارو از هتل برده سمت دریا
کوک: مرسی
بعد با لیا و نایلی رفتیم سمت دریا رسیدیم دیدیم زنه وایساده یه لباس پاره تنش بود
یهو لیا داد زد بچه هامو بده
ویو لیا))
لیا: عوزی بچه هامو بده
دوییدم سمتش و گرفتمش بچه هارو به زور از دستش گرفتم دادم نایلی نایلی رفت تو ماشین و من تا جایی که میتونستم زدمش و بعدم انداختیمش تو دریا و رفتیم هتل خیلی نگران بودم به بچه ها شیر دادم و خوابوندمه شون بعد وایسادم بالا سره شون خیلی خوابم میومد اما باید برای اینکه دوباره این اتفاق نیوفته بالا سره شون وایسم ...... ادامه دارد
ادمین))
ببخشید کم شد خیلی خوابم میاد
حمایت⭐کوووو♡☆
بای✦✧
۲.۰k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.