ازدواج زوریp11
کوک:ولی چرا شکمت یکم از تخت بودنش در اومده
ات.بخاطر اینکه چند روزه خیلی خوردم
ات یهو حالش بد شد و بالا اورد
کوک.بریم بیمارستان
ات.نچ
رفتن بیمارستان
دکتر: همراه کیم ات
کوک. بله
دکتر. چه نسبتی دارید با ایشون
کوک:همسرم هستن
دکتر: تبریک میگم همسرتون بارداره
کوک.چییی
ویو تو هتل.
کوک.ات
ات: بله
کوک. تو بارداری
ات.نه نیستم
کوک:توی این آزمایش نوشته هستی
ات:کو..
کوک:همه ماجرا رو میدونم همه چی رو
ات:سقطش میکنم هر طور که شده چون من خیلییی بدبختم حتی نتونستم یه شب پیشت باشم (گریه)
کوک. قبول میکنم
ات.چی
کوک:میبخشمدت
ات:واقعا
کوک. اول سقط
بعد از چند مین که بچه رو سقط کردن ات درد کشید ولی خوب شد و برگشتن سئول
یکی از شبا:
کوک.اهم ات
ات.هم؟
کوک:من ش.ر.ا.ب موخوام
ات:خب برو بخور
کوک.نچ
ات.وا
کوک. تو هم میخوری
ات. نه
کوک:گفتم میخورییییییی
ات.ایش باشه
بعد از خوردن:
ات.بخاطر اینکه چند روزه خیلی خوردم
ات یهو حالش بد شد و بالا اورد
کوک.بریم بیمارستان
ات.نچ
رفتن بیمارستان
دکتر: همراه کیم ات
کوک. بله
دکتر. چه نسبتی دارید با ایشون
کوک:همسرم هستن
دکتر: تبریک میگم همسرتون بارداره
کوک.چییی
ویو تو هتل.
کوک.ات
ات: بله
کوک. تو بارداری
ات.نه نیستم
کوک:توی این آزمایش نوشته هستی
ات:کو..
کوک:همه ماجرا رو میدونم همه چی رو
ات:سقطش میکنم هر طور که شده چون من خیلییی بدبختم حتی نتونستم یه شب پیشت باشم (گریه)
کوک. قبول میکنم
ات.چی
کوک:میبخشمدت
ات:واقعا
کوک. اول سقط
بعد از چند مین که بچه رو سقط کردن ات درد کشید ولی خوب شد و برگشتن سئول
یکی از شبا:
کوک.اهم ات
ات.هم؟
کوک:من ش.ر.ا.ب موخوام
ات:خب برو بخور
کوک.نچ
ات.وا
کوک. تو هم میخوری
ات. نه
کوک:گفتم میخورییییییی
ات.ایش باشه
بعد از خوردن:
۸.۴k
۲۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.