یکسال دیگه هم گذشت

یکسال دیگه هم گذشت....................
اولش همه شکل هم هستیم
کوچولو و کچل
حتی صداهامون هم شبیه به همدیگه است
بااولین گریه بازی شروع میشه
هی بزرگ می شیم
بزرگ و بزرگتر
اونقدر بزرگ که یادمون میره
یه روز کوچولو بودیم
دیگه هیچ چیزیمون شبیه به هم نیست
حتی صداهامون
گاهی باهم می خندیدم
گاهی به هم!
گاهی دوست میداریم و گاهی متنفر میشویم.....
یک سال دیگه گذشت
یکی میگه یک سال دیگه بیهوده گذشت
یکی میگه یک سال بزرگتر شدم
یکی میگه یکسال پیرتر شدم
یکی میگه یک سال دیگه تجربه کسب کردم
یکی میگه یک سال به مرگ نزدیک ترشدم
یکی هم اصلا براش مهم نیست و هیچی نمیگه.
یک سال دیگه گذشت و باید صفحه سفید دیگری که پیش روم گذاشتنا پر کنم.
خداکنه سال رو سفید باشم و صفحه ام را کم غلط تحویل بدهم.
یک سال بزرگتر شدم....یکسالی که نمی دونم توش واقعا تونستم«بزرگ»بشم یا نه؟....تونستم با مشکلان خودم کنار بیام؟...تونستم همونی باشم که هستم؟....تونستم بعضی عیب هام رو برطرف کنم؟....تونستم کسی رو نرنجونم؟...تونستم دل کسی رو شاد کنم؟....
نمی دونم....باید فکر کنم....شاید اونجورب که میخواستم باشم نبودم....ولی یکسال بزرگتر شدم....اونم خیلی سریع.........
روز قشنگیه!!!!
همیشه روز تولد آدم قشنگه
ووقتی همه اونهایی که دوست دارن تولدت رو بهت تبریک می گن،تازه میفهمی چقد زیادن آدمهایی که دوستت دارن
واین خودش روزه رو قشنگتر میکنه



واما ارزو روز تولدم:
بزرگترین آرزوی من اینه به تمام آرزوهام برسم.................................................
#تولدم مبارک