حرف رفتن میزنی آتش به جانم میکنی

🌱🍒حرف رفـتن میزنـی ، آتـش به جـانم میکنی
باورش سخت است ، شاید امتحـانم میکنی

گـاه پنـهـانی ز چشم و اگـاه پیـدا مـی شوی
بـازی تـشویـش ، بـا  روح  و  روانـم  میـکنی

چوب خط وعـده امروز و فـردایت پر اسـت
بـاز  زخـم تـازه ای ،  بر  استـخوانـم  میـکنی

یـاد  زنـدان ، در  حصار  بازوانـت  کـرده ام
من همان پیـرم ، که با زندان جوانم میـکنی

دام زلـف و تیـر مژگان ، تیـغ ابرو ، سنگِ دل
هـر طـرف رو میکـنـم ، آهـنـگ جـانـم میکنی

"بازِ" دستانت که بر دوشم نشیـند، بی گمان
شـاه صـاحب شـوکت و صـاحبقـرانم میکنی

" زخمه" بر سـاز دلم ، جز غم ندارد نغمه ای
"کوک" بر "سوز و گـداز"  "اصفهانم" میکنی🌱🍒

#محمد_رضا_جنتی_محب‌
دیدگاه ها (۰)

🍒باید به تو تقدیم کنم جان و تنم راتا بلکه در آغوشِ تو یابم و...

🍒سودای دلنشینِنخستین و آخرین!عمرم گذشته است وتوام در سری هنو...

🍒🌱چه غريب ماندی ای دل!نه غمی نه غمگسارینه به انتظار ياری نه ...

🌱🍒من از خواببرگی ریحان آورده‌ام ریحان را به لبانم نزدیک می‌ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط