باید به تو تقدیم کنم جان و تنم را

🍒باید به تو تقدیم کنم جان و تنم را
تا بلکه در آغوشِ تو یابم وطنم را

چشمانِ دل افروزِ تو مانند به دریاست
خاموش مکن شوقِ به دریا زدنم را

چشمانِ تو باعث شده تا در شبِ گیسوت
هی "گم نکنم" "گم نکنم" خویشتنم را

هی ناز نکن امشبُ وا کن بغلت را
یک گوشه ی دنجی بِنِگر آمدنم را

سرخیِ لبانِ تو شبیه است به انگور
سرمست کن از بوسه ی گرمی بدنم را

آنقدر بچسبان به تنت جان و تنم را
"تا پر کنم از عطرِ تنت پیرهنم را"

گیسو و لبت شعر و سراسر همه شعری
خوب حق بده پس علتِ شاعر شدنم را🍒🌱


#ناصر_صادقی

دیدگاه ها (۰)

🍒سودای دلنشینِنخستین و آخرین!عمرم گذشته است وتوام در سری هنو...

🌱🍒اثر نالهٔ عشاق ز هر ساز مخواهاین نوایی‌ست که در پردهٔ دل ج...

🌱🍒حرف رفـتن میزنـی ، آتـش به جـانم میکنیباورش سخت است ، شاید...

🍒🌱چه غريب ماندی ای دل!نه غمی نه غمگسارینه به انتظار ياری نه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط