دیانا: رفتم تو بغلش و کم کم خوابم
دیانا: رفتم تو بغلش و کم کم خوابم
( دوساعت بعد )
دیانا: با درد از خواب پاشدم داشتم خفه میشدم ارسلان محکم بغلم کرده بود گرسنم بود .... ارسلان ..... ارسلان... ارسلانننننن
ارسلان: وای جانم
دیانا: پاشو ولم کن
ارسلان: ساعت چنده
دیانا: تقریبا ۱۰
ارسلان: از خواب پاشدم
دیانا: گرسنمه
ارسلان: میرم یه چیزی درست کنم تو برو یه دوش بگیر بیا
دیانا: باشه ..... رفتم تو حموم و یه دوش ۵ دقه ای گرفتم و اومدم بیرون موهامو خشک کردم و شونه زدم و باز گذاشتم یکم بادی اسپلش زدم و بعدش یه لباس حوله ای بنفش پوشیدم و رفتم بیرون
ارسلان : رفتم غذا درست کردم یه پاستا خوشمزه شد میز رو چیندم و دیانا اومد تو آشپز خونه
دیانا: رفتم تو آشپز خانه و داشتم دنبال قرص میگشتم
ارسلان: خوبی دنبال چی میگردی
دیانا: قرص مسکن داری
ارسلان: آره بیا
دیانا: قرص رو گرفتم و خوردم و گفتم مرسی
ارسلان: بشین پشت میز غذا بخوریم
دیانا: باشه نشستم
( بعد از غذا )
دیانا: ارسلان
ارسلان: جانم
دیانا: کمرم درد میکنه
ارسلان: الهی رفتم بغلش کردم بردمش تو تخت ..... بیا بگیریم بخوابیم
دیانا: آوخ باشه
( دوساعت بعد )
دیانا: با درد از خواب پاشدم داشتم خفه میشدم ارسلان محکم بغلم کرده بود گرسنم بود .... ارسلان ..... ارسلان... ارسلانننننن
ارسلان: وای جانم
دیانا: پاشو ولم کن
ارسلان: ساعت چنده
دیانا: تقریبا ۱۰
ارسلان: از خواب پاشدم
دیانا: گرسنمه
ارسلان: میرم یه چیزی درست کنم تو برو یه دوش بگیر بیا
دیانا: باشه ..... رفتم تو حموم و یه دوش ۵ دقه ای گرفتم و اومدم بیرون موهامو خشک کردم و شونه زدم و باز گذاشتم یکم بادی اسپلش زدم و بعدش یه لباس حوله ای بنفش پوشیدم و رفتم بیرون
ارسلان : رفتم غذا درست کردم یه پاستا خوشمزه شد میز رو چیندم و دیانا اومد تو آشپز خونه
دیانا: رفتم تو آشپز خانه و داشتم دنبال قرص میگشتم
ارسلان: خوبی دنبال چی میگردی
دیانا: قرص مسکن داری
ارسلان: آره بیا
دیانا: قرص رو گرفتم و خوردم و گفتم مرسی
ارسلان: بشین پشت میز غذا بخوریم
دیانا: باشه نشستم
( بعد از غذا )
دیانا: ارسلان
ارسلان: جانم
دیانا: کمرم درد میکنه
ارسلان: الهی رفتم بغلش کردم بردمش تو تخت ..... بیا بگیریم بخوابیم
دیانا: آوخ باشه
۲۹.۷k
۲۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.