قمار عشق
#قمار_عشق
#فیک
Part:11
وارــدش کردم که یه جیغ بنفش کشید فرصت ندادم که عادت کنه و تند تند تلمبه زدم که بعد 10مین یه مایع گرمی رو سر د..کم حس کردم
سریع ازش کشیدم بیرون
اون... اون خون بود.... دست و پامو گم کردم ا. ت رو دیدم که از درد داره به خودش میپیچه و گریه میکنه
+حق.. حق.. چرا اینکارو کردیییی(با داد)
سریع لباسم رو پوشیدمو رفتم پایین یه مسکن با یه لیوان اب براش بردم دیدم بی حال رو تخت افتاده
&پاشو اینو بخور
+نمـ... نمی.. تونم(با صدای گرفته)
دستم رو گذاشتم زیر سرش و قرص رو اروم بهش دادم
&باید بری حموم
+اما نمیتونم حتی بشینم
&خودم میبرمت
+نه
&نه و نکمه
رفتم و تو وان رو پر اب کردم بعد هم اروم ا. ت رو بغل کردم و گذاشتمش تو وان خیلی اروم شستمش تا دردش نگیره بعد اوردمش بیرون یه دست لباس رو اروم اروم تنش کردم (عکس میزارم) موهاشو خشک کردمو گذاشتمش رو تخت
+مـ.. ممـ.. نون
&یکم استراحت کن منم برات دمنوش میارم
+هوم
ویو کوک
رفتم دمنوش براش درست کردم اومدم بالا که بهش بدمش دیدم مثل فرشته ها خوابیده
مجذوبش شده بودم اون دختر خیلی کیوت و مهربون بود مثل اینکه واقعا عشقش شدم...
ساعت رو نگاه کردم دیدم 2شبه که گوشیم زنگ خورد
(٪علامت یونگی)
&الو
٪الو کوک چیشد چیکارش کردی دختر بدبختو
&به تو مربوط نیس
٪ حرف دهنتو بفهم. دوستاش دارن اینجا از استرس میمیرن
&الان خوابیده بیدار شد میگم بهشون زنگ بزنه
٪باش. مراقبش باشی
&نگران نباش بای
٪بای
خودمم خیلی خسته بودم پس رفتم بغل ا. ت اروم بغلش کردم بوی موهاش بهم ارامش میداد چشمام رو بست و خوابم برد..
ادامه دارد
اسلاید دو لبای که کوک به ا. ت داد💙🥺
چطور بود این پارت؟؟
رمان رو دوست دارین؟
#فیک
Part:11
وارــدش کردم که یه جیغ بنفش کشید فرصت ندادم که عادت کنه و تند تند تلمبه زدم که بعد 10مین یه مایع گرمی رو سر د..کم حس کردم
سریع ازش کشیدم بیرون
اون... اون خون بود.... دست و پامو گم کردم ا. ت رو دیدم که از درد داره به خودش میپیچه و گریه میکنه
+حق.. حق.. چرا اینکارو کردیییی(با داد)
سریع لباسم رو پوشیدمو رفتم پایین یه مسکن با یه لیوان اب براش بردم دیدم بی حال رو تخت افتاده
&پاشو اینو بخور
+نمـ... نمی.. تونم(با صدای گرفته)
دستم رو گذاشتم زیر سرش و قرص رو اروم بهش دادم
&باید بری حموم
+اما نمیتونم حتی بشینم
&خودم میبرمت
+نه
&نه و نکمه
رفتم و تو وان رو پر اب کردم بعد هم اروم ا. ت رو بغل کردم و گذاشتمش تو وان خیلی اروم شستمش تا دردش نگیره بعد اوردمش بیرون یه دست لباس رو اروم اروم تنش کردم (عکس میزارم) موهاشو خشک کردمو گذاشتمش رو تخت
+مـ.. ممـ.. نون
&یکم استراحت کن منم برات دمنوش میارم
+هوم
ویو کوک
رفتم دمنوش براش درست کردم اومدم بالا که بهش بدمش دیدم مثل فرشته ها خوابیده
مجذوبش شده بودم اون دختر خیلی کیوت و مهربون بود مثل اینکه واقعا عشقش شدم...
ساعت رو نگاه کردم دیدم 2شبه که گوشیم زنگ خورد
(٪علامت یونگی)
&الو
٪الو کوک چیشد چیکارش کردی دختر بدبختو
&به تو مربوط نیس
٪ حرف دهنتو بفهم. دوستاش دارن اینجا از استرس میمیرن
&الان خوابیده بیدار شد میگم بهشون زنگ بزنه
٪باش. مراقبش باشی
&نگران نباش بای
٪بای
خودمم خیلی خسته بودم پس رفتم بغل ا. ت اروم بغلش کردم بوی موهاش بهم ارامش میداد چشمام رو بست و خوابم برد..
ادامه دارد
اسلاید دو لبای که کوک به ا. ت داد💙🥺
چطور بود این پارت؟؟
رمان رو دوست دارین؟
۱۶.۷k
۱۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.