عشق خطر ناک من

عشق خطر ناک من


شوگا :
چی شده بارانا
بارانا. : عشقم ا/ت سوشی ها رو انداخت زمین و بهم سیلی زد و با لگد زد تو شکمم عشقم اون منو خیلی کتک زد لطفاً تنبیه ش کن 😭

ویو ا/ت

اصلا متوجه نبودم بارانا هدفش چی بود شوگا دستم رو محکم گرفت و برد داخل زیر زمین تا شلاق رو برداشت اجوما اومد داخل و بهش گفت


اجوما : پسرم شوگا نکن
شوگا : اجوما تو می دونی که ا/ت. با عشقم چیکار کرده

اجوما : پسرم بیا بیرون حرف بزنیم همان طور که می دونی من بجای مادرت تو رو بزرگ کردم وقتی مادرت مرد تو هنوز بچه بودی من بزرگ ت کردم پس بیا بیرون حرف بزنیم

شوگا : شلاق رو انداختم زمین و رفتم بیرون خب اجوما بگو می شنوم

اجوما : پسرم بهت میگم ولی اجازه بهت نمی‌دم کتکش بزنی یا کار دیگری انجام
بدی
شوگا : باشه اجوما بهم بگو چی کار کرده
اجوما : پسرم ا/ت حامله هست ولی هیچ وقت بهت اجازه نمی دم که کتکش بزنی یا بهش بگی بچه رو سقط کن

شوگا : اجوما من الان با بارانا هستم خودت هم می دونی من ا/ت رو دوست دارم ولی بعد از اون کارش دیگه نه حتی ازش متنفر هم شدم

اجوما : به هر حال اذیتش نکن من میرم

شوگا : اجوما رفت و من بودم و افکار خاموش شدن نمی دونستم چیکار کنم در زیر زمین رو قفل کردم و رفتم بالا که بارانا پرید بغلم و بهم گفت عزیزم من می خواهم برم مسافرت
شوگا : باشه عزیزم من هم میام
بارانا : عزیزم می خوام تنها برم لطفاً
شوگا : باشه ‌ بارانا وسایلش رو سریع جمع کرد و گفت من یک ساعت دیگه میرم
ویو بارانا

داشتم به شوگا می گفتم که می خوام برم مسافرت ولی گفت باهام میاد من هم می خواستم برم پیش عشق خودم ولی .قتی گفت میام با عجله گفتم نه می خوام تنها برم




لایک
کامنت یادتون نره 🥰😍♥️♥️
دیدگاه ها (۱۲)

سناریو وقتی یک هیتر میبینی و بهش با رپ فوهش میدی ( عضو هشتم ...

دوست دختر اجاره ای

خورشید هر صبح به دریا سلام می‌کرد و دریا با موج‌هایش پاسخ می...

تصمیم گرفتم برم پیش اجوما و موضوع رو بهش بگم رفتم در زدم و ...

: دختر خاله تهیونگ با صدای بلند خندید و گفت اینو از تو سطل ا...

:تهیونگ: اون موضوع رو بسپار به من، من حلش می کنما/ت: خب ...

پارت 10 بادیگارد رفت بیرون و جعبه رو باز کردم دیدم یه لباس خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط