پسر:میشه بمونی؟؟؟
پسر:میشه بمونی؟؟؟
دختر:نه!!ما که قبلا حرفامونو زدیم...باز شروع نکنا...
پسر:باشه خب؛اخه من دوست دارم...
دختر:خب منم دوست دارم...
پسر:خب پس این کارا چیه؟؟؟هاااا؟؟؟
دختر:گفتم که نمیشه!!!
پسر:اخه...باشه پس...مواظب خودت باش.!
دختر:باشه خب کاری نداری؟؟؟
پسر:...
دختر:الوو
پسر:جانم بگو!؟!؟
دختر:گفتم حرفی نداری؟!؟!
پسر:نه!!!تو خواسته ای نداری؟؟
دختر:فقط یه چیز؛اگه یه روز خواستی منو ببینی واسم گل رز ابی میاری؟؟؟
پسر:چرا که نه!!!
دختر:باشه ممنون...
پسر:خداحافظت عشقم...:'( :'( :'(
دختر:نه یه دقیقه صبر کن...
پسر قطع کرد و نشنید!!!
دختر اشک از چشماش سرازیر شد؛بعد یک ماه دختر به خاطر سرطانش«مرد»!!!
نامه ای که برای پسر نوشته بود:
«سلام...ازم دلخوری؟خب...نخواستم با دیدن غم هام درد بکشی!!!ناراحت نباش از دستم...لامصب زود قطع کردی نشد بهت بگم خیلی دوست دارم...
راستی گل رزهایی رو که قولشو دادی...هنوز سر قولت هستی دیگه؟!؟
پاشو بیا سر خاکم دیوونه تنهام...:(((
***
غافل از اینکه پسر همون روز خداحافظیشون خودکشی کرده!!!
بسلامتی ادمایی که نمی تونن رفتنشونو دووم بیارن حتی چند ثانیه...:'( :'( :'(
دختر:نه!!ما که قبلا حرفامونو زدیم...باز شروع نکنا...
پسر:باشه خب؛اخه من دوست دارم...
دختر:خب منم دوست دارم...
پسر:خب پس این کارا چیه؟؟؟هاااا؟؟؟
دختر:گفتم که نمیشه!!!
پسر:اخه...باشه پس...مواظب خودت باش.!
دختر:باشه خب کاری نداری؟؟؟
پسر:...
دختر:الوو
پسر:جانم بگو!؟!؟
دختر:گفتم حرفی نداری؟!؟!
پسر:نه!!!تو خواسته ای نداری؟؟
دختر:فقط یه چیز؛اگه یه روز خواستی منو ببینی واسم گل رز ابی میاری؟؟؟
پسر:چرا که نه!!!
دختر:باشه ممنون...
پسر:خداحافظت عشقم...:'( :'( :'(
دختر:نه یه دقیقه صبر کن...
پسر قطع کرد و نشنید!!!
دختر اشک از چشماش سرازیر شد؛بعد یک ماه دختر به خاطر سرطانش«مرد»!!!
نامه ای که برای پسر نوشته بود:
«سلام...ازم دلخوری؟خب...نخواستم با دیدن غم هام درد بکشی!!!ناراحت نباش از دستم...لامصب زود قطع کردی نشد بهت بگم خیلی دوست دارم...
راستی گل رزهایی رو که قولشو دادی...هنوز سر قولت هستی دیگه؟!؟
پاشو بیا سر خاکم دیوونه تنهام...:(((
***
غافل از اینکه پسر همون روز خداحافظیشون خودکشی کرده!!!
بسلامتی ادمایی که نمی تونن رفتنشونو دووم بیارن حتی چند ثانیه...:'( :'( :'(
۵.۲k
۱۷ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.