چند پارتی
چند پارتی
نویسنده: مرلین
وقتی اکست رو بعد چند سال میبینی
p5
ندادم که اومد از پشت بغلم کرد دستشو پس زدم
تهیونگ: ببخشید دیگه. کیوت.
ا. ت: ای ننه بخشیدمت جوجوووووو
شروع میکنه به کشیدن لپای تهیونگ
تهیونگ: خدا این چه عذابی بود افتاد بجونم
ا. ت: عهههه باشه قهلم
تهیونگ: قهر نباش من که میدونی بدون تو نمیتونم دختر!
ا. ت: چه جمله ای به به نه خوشم اومد
تهیونگ رفت جلو و لبای ا. تو بوسید ا. تم همکاری کرد و به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردن و بعد از چند سال ی پسر خوشگل که شبیه تهیونگ بود به دنیا اوردن و اسمشو جینو گذاشتن
پایان ...
نویسنده: مرلین
وقتی اکست رو بعد چند سال میبینی
p5
ندادم که اومد از پشت بغلم کرد دستشو پس زدم
تهیونگ: ببخشید دیگه. کیوت.
ا. ت: ای ننه بخشیدمت جوجوووووو
شروع میکنه به کشیدن لپای تهیونگ
تهیونگ: خدا این چه عذابی بود افتاد بجونم
ا. ت: عهههه باشه قهلم
تهیونگ: قهر نباش من که میدونی بدون تو نمیتونم دختر!
ا. ت: چه جمله ای به به نه خوشم اومد
تهیونگ رفت جلو و لبای ا. تو بوسید ا. تم همکاری کرد و به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردن و بعد از چند سال ی پسر خوشگل که شبیه تهیونگ بود به دنیا اوردن و اسمشو جینو گذاشتن
پایان ...
- ۱۴.۷k
- ۳۰ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط