شبی در کنج میخانه گرفتم تیغ در دستم..
شبی در کنج میخانه گرفتم تیغ در دستم..
بگفتم:
خالقا، یارب تو فکر کردی که من مستم؟
کجایی تو؟ چه هستی تو؟ چه میخواهی تو از قلبم؟ تو از مستی چه میدانی؟ تو از عمرم چه میجویی؟
تو فرعون را خدا کردی.
تو شیرین را ز فرهادش جدا کردی.
سپردی تیغ بر ظالم به مظلومان جفا کردی.
به آن شیطان خونخوارت، تو ظلم را عطا کردی.
مرا از عشق دیرینم سوا کردی.
سپس گویی نشو کافر؟
تو فکر کردی که من مستم؟؟
خدایا گر عزیزت را کسی دیگر به مستی بغل گیرد،
تو آیا همچنان از صبر ایوبت در آن قرآن جاویدت سخن آری؟
تو بی پرده کفر خواهی گفت، نخواهی گفت؟؟
خداوندا غرورم را هوس داران شکستندو جوانی ام گرفتندو هنوزم پای میکوبندو می رقصند.
عجب دنیای بی رحمی عطا کردی.
خدا بی پرده میگویم خطا کردی.
خطایت را نمیبخشم.
تو دستم را رها کردی.
#عشق#جدایی#سختی#میخانه #می#مستی#شراب_قرمز
مگ میشه شیفته این نشود؟!
بگفتم:
خالقا، یارب تو فکر کردی که من مستم؟
کجایی تو؟ چه هستی تو؟ چه میخواهی تو از قلبم؟ تو از مستی چه میدانی؟ تو از عمرم چه میجویی؟
تو فرعون را خدا کردی.
تو شیرین را ز فرهادش جدا کردی.
سپردی تیغ بر ظالم به مظلومان جفا کردی.
به آن شیطان خونخوارت، تو ظلم را عطا کردی.
مرا از عشق دیرینم سوا کردی.
سپس گویی نشو کافر؟
تو فکر کردی که من مستم؟؟
خدایا گر عزیزت را کسی دیگر به مستی بغل گیرد،
تو آیا همچنان از صبر ایوبت در آن قرآن جاویدت سخن آری؟
تو بی پرده کفر خواهی گفت، نخواهی گفت؟؟
خداوندا غرورم را هوس داران شکستندو جوانی ام گرفتندو هنوزم پای میکوبندو می رقصند.
عجب دنیای بی رحمی عطا کردی.
خدا بی پرده میگویم خطا کردی.
خطایت را نمیبخشم.
تو دستم را رها کردی.
#عشق#جدایی#سختی#میخانه #می#مستی#شراب_قرمز
مگ میشه شیفته این نشود؟!
۱۶.۱k
۰۳ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.